روستایی واقع در منطقه طالقان به نام ایستا!
چهلمین نشست انجمن فرهنگ قزوین (افق) با حضور اعضا، علاقه مندان و میهمانان در روز پنج شنبه اول مرداد ماه سال 1394 در بنای سردر عالی قاپوی قزوین برگزار شد. در این جلسه که با اجرا و لطیفه خوانی آقای مهران خدادادبیگی همراه بود، ابتدا آقای حسین سعیدی ابیاتی را از شاهنامه با عنوان حماسه کیومرث قرائت کرد. سپس آقای رضا ارداقیان با بیان خلاصه ای از یک داستان قدیمی قزوینی با نام باباسلاقا شعری از سروده های خود را به گویش قزوینی با این موضوع ارایه کرد. در واقع باباسلاقا شخصیتی بوده که بر اثر اتفاقاتی که می افتاده و بلاهایی که بر سر او و زندگی اش می آوردند بنا به مصلحت اندیشی سکوت می کرده و دیگران از این سکوت او نهایت سوءاستفاده را می کردند. در ادامه برنامه آقای سعید زارع پور در راستای تحقیقات خود حول محور روستاها به معرفی روستایی واقع در منطقه طالقان با نام «ایستا»، تاریخچه، مردمان و عقاید اهالی آن پرداخت که عده ای از مقلدان میرزا صادق مجتهد تبریزی در دوران قاجار در این منطقه ساکن گردیده اند که بنا بر فتوای نامبرده و به جهت انتظار برای ظهور امام زمان (عج) به سبک گذشتگان زندگی می کنند. در بخش موسیقی، آقای نیما ارداقیان ادامه مبحث شناخت مکتب موسیقی قزوین را همراه با مثال هایی با نوازندگی نی خود در سبک های مختلف ارایه نمود. در خاتمه نیز علی اصغر یوسف گمرکچی نکاتی را در خصوص فرهنگ عامه قزوین، مثل ها و اصطلاحات رایج در بین مردم یادآور شد. به نقل از: وبلاگ انجمن فرهنگ قزوین (افق).
جواد محقق: این شعر پیش از شهریار در دیوان میرخانی آمده است
عباس براتی پور: شعر شهریار با شعر میرخانی فرق میکند
مدیرکل سابق ارشاد آذربایجان شرقی: این شبهه افکنی، ناجوانمردانه است
محمّدعلی مجاهدی: توارد است
محمّد طاهری خسروشاهی: اقتباس ادبی است
غزل تاجبخش: این مباحث به شهریار خدشه ای وارد نمی کند
محمّدعلی سپانلو: این افراد فکر کرده اند واقعاً «محقق» هستند!
عباس براتیپور نزدیک بودن شعر «علی ای همای رحمت» استاد سیّد محمّدحسین شهریار به شعر استاد سیّدحسن میرخانی مشهور به سراج الکُتّاب (1291 - 1369ش) شاعر و خوشنویس ساوجبلاغی را علت طرز تلقّی جواد محقق عنوان کرد. این شاعر دربارهی مسایل مطرحشده درباره شعر «علی ای همای رحمت» شهریار و این که گفته میشود پیش از او در دیوان شاعر دیگری آمده است، به خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گفت: آنچه مورد نظر آقای محقق بوده، شعری از «سید حسن میرخانی» متخلّص به «بنده» است که هم خطاط بوده و هم شاعر و دقیقاً نمیدانم شاعر دوران قاجار بوده یا پهلوی. او افزود: من شعری را که مورد نظر آقای محقق است، در دیوان حسن میرخانی که با عنوان «دیوان بنده» منتشر شده است، دیدهام. این شعر هم غزلی است با همان قافیه و ردیف که نزدیک به شعر شهریار است، ولی با این حال شعر شهریار با شعر میرخانی از نظر سوژه، زبان و اندیشه فرق میکند، اما چون هر دو شعر برای حضرت علی (ع) است و همچنین شباهت هایی با هم دارند، برای آقای محقق این تلقی پیش آمده است. ادامه مطلب...
توضیحی بر صفحه 330 کتاب «دشتی به وسعت تاریخ»
شیخ عبدالعلی موبد بیدگلی کاشانی (درگذشت 1318ش) از چهره های نامدار فرهنگی و سیاسی جنبش مشروطه خواهی ایرانیان است. انتشار «هفته نامه مدی» و نگارش کتاب های «خجسته نامه»، «مجموعه موبد» «نسخ موبد» «تصحیح شاهنامه» و «هنایش خِرد» از جمله فعالیت های فرهنگی و علمی او است. او که به تاریخ ایران باستان و پارسی سره مسلّط بود، از شاگردان نامدار شیخ هادی نجم آبادی فقیه نواندیش و قرآن پژوه عقلگرای روزگار قاجار به شمار می رود. بر همین مبنا در آغاز کتاب هنایش خِرد، شرح حالی از شیخ هادی به عربی و فارسی و سوگنامه تیمسار آقا (شیخ هادی نجم آبادی) از میرزا نصرالله خان صبوری را آورده است. سپس دیوان موبد با این عبارات و اشعار در سوگنامه شیخ هادی شروع می شود: سوگنامه در مرگ یگانه روزگار، رهی ویژه کردگار، آقای شیخ هادی نجم آبادی بر وی درود و روانش انوشه و شاد باد. پناهم به یزدان ز دیو پلید / به نام خدایی که جان آفرید... در ادامه وارد توحید می شود و به ستایش حضرت امیرالمومنین امام علی علیه السلام و امام هشتم ابوالحسن حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام و سایر ائمه شیعه علیهم السلام می پردازد. تضمین غزل خواجه در عرفان و پند و پیچه، چند بندی در اثبات اصول دین و.... تداوم بخش آنها است (موبد بیدگلی، 1394: 27). کتاب هنایش خرد دو بار در سال های 1322ق و 1394ش به ترتیب به صورت چاپ سنگی و سربی در تهران و آران و بیدگل به چاپ رسیده است. ادامه مطلب...
باید به تاریخ نگاری رسمی روزگار قاجار مشکوک شد
حکومت خراسان در دوران قاجار از مناصبی بود که قیمتی گزاف داشت و از وجههی خاصی برخوردار بود. علاوه بر حاصلخیزی کشاورزی خراسان و اهمیت مشهد که از مراکز مهم جلب زوار و تجار بود و اراضی و عواید هنگفتی وقف آن شده بود، نواحی شمالی و شرقی این ایالت به دلایل سیاسی در قرن نوزدهم مورد توجه و رقابت دولتهای انگلیس و روس و ایران هم بود. در سال 1284 شمسی، با کممحصولی مزارع و شیوع ملخ در منطقه، مردم قوچان از بابت پرداخت مالیات در چنان تنگنای سختی قرار گرفتند که ناچار شدند دختران خود را بفروشند تا بتوانند خراج حکومت آصفالدوله در خراسان را بپردازند، حاکمی که آوازهی ظلم و اجحاف وی در حق رعیت به گوش همه رسیده بود. افسانه نجمآبادی مورخ و استاد دانشگاه هاروارد در کتاب «حکایت دختران قوچان، از یادرفتههای انقلاب مشروطیت» به این ماجرا پرداخته و موشکافانه پیامدهای اجتماعی و فرهنگی آن را تحلیل کرده است:
فروش دختران قوچانی به ترکمانان و ارامنهی عشقآباد در بهار سال 1284 هجری شمسی در دوران حکومت آصفالدوله در خراسان، و به اسارت رفتن زنان باشقانلو در پاییز همان سال در حملهی ترکمانان به ناحیهی بجنورد در زمان حکمرانی سالار مفخم رخ داد. اگرچه فقر رعیت و ظلم حکومت و حتا دخترفروشی واقعهای بیسابقه نبود ولی همزمانیاش با جنبش مشروطه این دو حادثه را به سرعت تبدیل به یکی از داستانهای تظلم «ملت» علیه «دولت» ساخت و بدین ترتیب بود که زبانزد عام و خاص گشت. به عبارتی، بازگوییهای این داستان در ایجاد احساس «تعلق ملی» موثر افتاد و «دختران قوچان» در این بازگوییها «دختران ایران» شدند. ادامه مطلب...
عاشقی پای دار قالی
استاد جمشید امینی در سال 1282ش در روستای فشند از توابع شهرستان ساوجبلاغ زاده شد. وی از آغازین روزهای کودکی به نقش و رنگ علاقه داشت. در پنج سالگی بههمراه خانواده اش به تهران آمد و در این شهر با بافندگی قالی آشنا شد. در سال 1298ش به مدرسه صنایع مستظرفه استاد کمالالمک راه یافت و استعداد وی مورد توجه استاد گران قدر نقاشی ایرانی قرار گرفت و در آن مدرسه دار قالی برپا کرد. بدین ترتیب، امینی طراحی را نزد کمال الملک آموخت.
استاد امینی از طراحان فرش نوین ایران به شمار می رود. وی اصولی نوین را در این هنر ایجاد کرد و با شیوه ای خاص چون بافندگی گوبلن، به ابداع آثار هنری پرداخت. استاد امینی نخستین هنرمندی بود که شیوه شبیه سازی را در فرش ایران متداول کرد. وی آخرین بازمانده از شاگردان استاد کمال الملک بود که احترام خاصی به استاد خود و اندیشه اش داشت. استاد امینی علاوه بر مهارت و استادی در هنر طراحی، مردی عارف پیشه و اندیشمند بود، به طوری که شاگردان در اخلاق و اصول عارفانه انسانی، او را چون مرادی می ستودند. وی عاشق استاد خویش بود و در تمام عمر یاد استاد و مرادش کمال الملک را عزیز می داشت، به نحوی که هرگاه از او سخن می گفت، قطرات اشک از چشمانش جاری می شد.
از جمله توصیه های وی به شاگردانش، پاکی زبان و احترام به مقام ارجمند زن بود. او عقیده داشت که مردان بزرگ را زنان پاکدامن ساخته اند، پس باید به ستایش مقام زن و مادر که منشاء همه بزرگی ها است، پرداخته شود. یکی از فرزندان امینی که از جمله شاگردان وی نیز بوده است، دکتر حسن امینی است که شیوه ابتکاری پدر را دنبال می کند.
استاد جمشید امینی آخرین بازمانده از شاگردان کمال الملک و مکتب وی بود که در سن نود و پنج سالگی در نوزدهم دی ماه سال 1377 جهان را بدرود گفت و روز سه شنبه 22 دی 1377 در میان اندوه هنرمندان بسیار و مردم زادگاهش فشند، در این روستا به خاک سپرده شد. استاد امینی با تعلیم و تشویق استادش، کمالالملک، فاصله نقاشی رنگ و روغن و بافت قالی با پشم و کرک را از میان برداشت و نه به یاری قلم و رنگ بلکه به مدد نخ و تار و پود، به پرده ها جان بخشید و بدین ترتیب، مبتکر شیوه نوین مکتب نقاشی بر قالی در ایران شد.
طالقانی و مسالهاش
حامد زارع
اندیشه بازگشت به قرآن و آموزههای آن در تاریخ جدید ایران به مثابه یک سلاح ایدئولوژیـــک که دو امر دنیاگرایی (sécularisme) و جـــــــــزم گرایــــی (dogmatism) را به چالش کشیده، جزء سرفصل های کمتر پرداخته شــده تاریخ اندیشه معاصر محسوب میشود. اگرچه میتوان ریشهها و ایدههای این مراجعه به قرآن را تا قرون میانه به عقب کشید و در آثار و آرای ابنتیمیه، متفکر نامدار اهل سنت و جماعت رصد کرد؛ اما در بستر اندیشه شیعی، این متفکران ایرانی اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی (زمانه و دقیقه آغاز تاریخ مدرن ایران) بودند که با نیتی زمینه مند و معطوف به شرایط تاریخی خواهان طرح اندیشه بازگشت به قرآن شدند. آنان دو دغدغه داشتند؛ به عبارت دیگر طیف متفکران ایرانی که خواهان بازگشت به قرآن بودند، دو هدف متفاوت داشتند: گروهی همانند سیدجمال الدین اسدآبادی و شیخ هادی نجمآبادی عزم مبارزه با استبداد مطلقه قاجاری داشتند و گروهی دیگر نظیر اسدالله خرقانی داعیه دار مبارزه با خرافات و پالایش دیانت و مذهب از واردات بی مبنا و سند معتبر بودند.
اگر پیشگامان بازگشت به قرآن در آستانه نهضت مشروطیت دغدغهای سیاسی داشتند، در دوره رضاشاهی این دغدغه سیاسی، وجه دینی به خود گرفت. اما پس از شهریور و آغاز نفوذ مارکسیسم تا پس از کودتای 28 مرداد که روزنههای هر گونه فضای تنفس سیاسی و اصلاحات بسته شد و هم هنگام رگههای اندیشه مارکسیستی به مثابه اندیشه مبارزه با استبداد و استعمار قویتر شد، اندیشه بازگشت به قرآن نیز تحت تاثیر تمایلات چپگرایانه، وجهی انقلابی به خود گرفت.
پرپیداست تمثیل اندیشه بازگشت به قرآن در عصر چپگرایی از آن کسی جز آیت الله طالقانی نیست. همو که با شاگردی در عرصه نوگرایی دینی، قرآن را در کانون جهد فکری خویش قرار داد و به این ترتیب وجه دینی کار خود را به نمایش گذاشت و با اهتمامی که به فکر اعتراضی مسلط دوران داشت، تقریر دوبارهای از رساله تنبیه الامه و تنزیه المله میرزای نائینی به دست داد و وجه سیاسی کار خویش را خاطرنشان ساخت. اگر وجه نخست در اعتراض به دگماتیسم و تحجرگرایی بود، وجه دوم در مواجهه با استبداد معنا پیدا میکرد. مساله طالقانی در دهه 40 و 50 معطوف به این دو وجه دینی و سیاسی بود. وجوهی که پس از طالقانی و با تاسیس جمهوری اسلامی و سیستماتیک شدن فکر دینی، چهره متفاوتی پیدا کرد.
نماینده ساوجبلاغی نخستین دوره مجلس شورای ملّی
آقا سیّدمصطفی حسینی برغانی (1238 - 1310ش) فرزند سیّدعباس کبیر، نویسنده، شاعر و نماینده نخستین دوره مجلس شورای ملّی (مشروطیت) است. از او یک سفرنامه با عنوان «گوهر مقصود» و یک دیوان کوچک شعر باقی مانده است. شعر او متوسط و بیشتر در منقبت اهل بیت علیهم السلام است اما سفرنامه اش بسیار خواندنی است و گذشته از جنبه تاریخی در روشن کردن برخی زوایای تاریکِ تاریخ مشروطه خواهی ایرانیان در دوره استبداد صغیر (1326 - 1327ق) موثّر است و در زمینه آشنایی با عادات و آداب اجتماعی حدود صد سال پیش تهران و برخی دیگر از ولایات ایران، منبع مفیدی به شمار می رود. این کتاب در سال 1381ش به کوشش زهرا میرخانی (متولّد 1322ش) نوه سیّدمصطفی حسینی برغانی منتشر شده است.
سفرنامه گوهر مقصود، شرح گریزِ او پس از بمباران مجلس شورای ملّی به دستور محمّدعلی شاه (م1303ش) ششمین پادشاه سلسله قاجاریه، به مشهد مقدّس است. در شهریور 1287ش پس از غائله بمباران، او که نماینده صنف سمساران از تهران و بنیانگذار انجمن اتحادیه اصناف بود، از ترس تعقیب ایادی محمّدعلی شاه، سی و چهار روز، خود را در خانه زندانی می کند و چون درمی یابد که در تهران امنیّت نخواهد داشت با گاری پُست به طور ناشناس به مشهد می گریزد؛ شهری که پیش از او آیت الله سیّدمحمّد طباطبایی (م1299ش) را به آنجا تبعید کرده بودند. ادامه مطلب...
قرار شهدای غواص با تئاتر گذاشته شد / بازخوانی اسطوره ایرانی
مهرداد کوروشنیا نویسنده و کارگردان ساوجبلاغی، نمایشنامه «قرار» را به پایان رسانده و به بخش نمایشنامه نویسی جشنواره سی و چهارم تئاتر فجر ارایه کرد. کوروش نیا درباره جدیدترین فعالیت خود در زمینه نمایشنامه نویسی در سال جاری به خبرنگار خبرگزاری مهر گفت: «به تازگی نگارش نمایشنامه «قرار» را بر اساس ماجرای کشف پیکر شهدای غواص هشت سال جنگ تحمیلی به پایان رساندم. این اثر داستان پدری را روایت میکند که 29 سال منتظر بازگشت فرزند رزمنده اش بوده است.»
وی ادامه داد: نمایشنامه «قرار» در عین حال بازخوانی یک اسطوره باستانی ایرانی نیز هست. این نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر درباره برنامهریزی برای اجرای صحنهای نمایشنامه «قرار» یادآور شد: نمایشنامه «قرار» را به بخش نمایشنامه نویسی سی و چهارمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر ارائه دادم. ضمن اینکه صحبتهایی نیز با مجموعه ایرانشهر و همچنین ادارهکل هنرهای نمایشی برای اجرای عمومی این اثر داشتهام ولی هنوز وضعیت اجرای عمومی این اثر به قطعیت نرسیده است. کوروشنیا افزود: طراحی صحنه، لباس، نور و پوستر نمایش «قرار» انجام شده و در صورت دریافت سالن و نوبت اجرا، به سرعت کار تمرین نمایش را آغاز میکنیم. این نمایش دارای پنج شخصیت است که در صورت مشخص شدن وضعیت زمان و مکان اجرا، گروه بازیگری نمایش هم مشخص میشود.
وی در پایان با بیان اینکه نمایشنامه «قرار» ششمین نمایشنامه او با موضوع جنگ و دفاع مقدس است، اظهار کرد: نمایشنامههای «کابوس یک رویا» در سال 82، «مانی» در سال 83، «آقالیلا» در سال 86، «آخرین نامه» سال 88 و «مادر اسفندیار» در سال 91، آثاری هستند که با موضوع جنگ و دفاع مقدس نگاشتهام. قرار است نمایشنامه «مادر اسفندیار» در بخش نمایشنامه خوانی جشنواره تئاتر شهر در فرهنگسرای سرو خوانش شود. مهرداد کوروشنیا که سرپرستی گروه تئاتر «بهمن» را عهدهدار است، پیش از این نمایشهای متعددی را همچون «آواز ستارهها»، «درختها»، «آقالیلا» و «آخرین نامه» به صحنه برده است.
مطبوعات شیعی ایران و ایرانیان
در سال 1215ش «کاغذ اخبار» نخستین نشریه ایران با مدیریت میرزا صالح شیرازی با فاصله حدود 239 سال از انتشار قدیمیترین روزنامه جهان، منتشر شد. پس از 66 سال، سیّد محمّدعلی لاریجانی اصفهانی ملقّب به داعیالاسلام (م1330ش) در سال 1281ش ماهنامه «الاسلام» یا «گفتگوی صفاخانه اصفهان» نخستین نشریه دینی ایران را در دوره مظفری با خط نستعلیق و چاپ سنگی منتشر کرد. این نشریه که ارگان اداره دعوت اسلامیه یا صفاخانه اصفهان بود، بیشتر به ردّ شبهات مبلّغان مسیحی و معرفی صحیح اسلام به اروپاییان میپرداخت. نخستین شماره آن بلافاصله پس از انتشار، توقیف شد اما پس از پنج ماه رفع توقیف گردید. داعیالاسلام در سال 1285ش چاپ این نشریه را با نام جدید «دعوهالاسلام» به زبانهای فارسی و اردو در شهر بمبئی هندوستان ادامه داد. تلاش مطبوعاتی وی، تشویقهای آخوند ملا محمّدکاظم خراسانی (م1290ش) و حاج آقا نورالله اصفهانی (م1306ش) را در پی داشت. مشخصات نشریات مذهبی منتشر شده ایران و ایرانیان از سال 1282ش تا پایان حکومت قاجار (1304ش) به این شرح است:
1282ش) ماهنامه دعوهالحق، محمّدعلی بهجت دزفولی (بهجت خاوری)، تا انقلاب مشروطه کم و بیش در تهران منتشر شده است.
1284ش) هفتهنامه اسلامیه، ابوالقاسم ضیاءالعلماء تبریزی، مدیر آن در عاشورای 1330ق به وسیله روسها به دار آویخته شد.
1285ش) دعوهالاسلام، سیّد محمّدعلی داعیالاسلام، چاپ بمبئی به زبانهای فارسی و اردو؛ دوهفتهنامه اتّحاد و هفتهنامه اسلامیه، ارگان انجمن اسلامیه تبریز، میرزا احمد کاتب معروف به بصیرت؛ هفتهنامه الجمال، میرزا محمّدحسین اصفهانی، خطابهها و مواعظ سیّدجمالالدین واعظ اصفهانی (م1287ش) در آن منتشر میشد؛ هفتهنامه زشت و زیبا، نظامالاسلام بهبهانی ملقّب به فتحالممالک، ارگان انجمن اتحادیه طلاب، تهران؛ شجره خبیثه کفر، شجره طیبه ایمان، مدیر نامعلوم، تهران؛ روزنامه شیخ فضلالله نوری، حاوی اعلامیههای ضدّ مشروطه شیخ در ری؛ هفتهنامه صراطالمستقیم، شمسالواعظین کاشانی، تهران؛ هفتهنامه گلستان، محمّدحسین رئیسالتجّار، رشت؛ هفتهنامه حقیقت، سیّداحمد دهکردی، اصفهان؛ هفتهنامه ندای اسلام، سیّد ضیاءالدین طباطبایی، شیراز، برخلاف عنوان، مطالب آن بیشتر خبری و سیاسی است تا مذهبی. ادامه مطلب...
شیخ محمّدجواد مغنیه پیشگام تقریب مذاهب اسلامی
آیت الله شیخ محمّدجوادمَغْنیَه (1324 – 1400ق) مفسر قرآن کریم، فقیه نواندیش و از پیشگامان تقریب مذاهب اسلامی است. آل مَغْنیَه از خاندان های علمی شیعه در لبنان است. نیایِ آن خاندان، در قرن ششم هجری قمری از شهر مَغْنیَه در کشور الجزایر به جبل عامل لبنان رفته است. آیت الله شیخ محمّدجواد مغنیه در روستای طیردبا از توابع فرمانداری صور لبنان در خانواده ای روحانی زاده شد. در چهار سالگی، مادرش را از دست داد. پدرش شیخ محمود مغنیه (م 1334ق) که دانشآموخته حوزه علمیه نجف اشرف بود، او را با خود به نجف برد. در آنجا خط، حساب و زبان فارسی را آموخت. پدرش چون از عالمان مشهور لبنان بود پس از چهار سال اقامت در نجف، با دعوت اهالی منطقه عباسیه جبل عامل به لبنان برگشت و پس از چندی درگذشت. ادامه مطلب...