چه تاریخی بر این دروازه گذشته !
روز 28 امرداد 1332 یادآور کودتای سیاهی است که شیرینی نهضت ملّی شدن صنعت نفت را در کام ملّت ایران تلخ کرد. این کودتا با طرح و حمایت مالی و اجرایی سازمان مخفی اطلاعات انگلیس و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) علیه دولت دکتر محمّد مصدق (م1345ش) به انجام رسید. در آمریکا از آن به عنوان عملیات آژاکس (Operation Ajax) یاد می شود. طرح این کودتای نظامی را باید در اصل، یک طرح انگلیسی دانست. انگلیس که پس از کوتاه شدن دست خود از صنعت نفت ایران، منابع بسیاری را در منطقه و به ویژه ایران از دست داده بود، با قطع امید از رسیدن به توافق، وارد مطالعه طرح یک کودتای نظامی شد. در ابتدا آمریکا مخالف بود اما پیروزی آیزنهاور در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باعث تغییرات عمده ای در سیاست خارجی آمریکا شد. کرمیت روزولت رییس اداره خاور نزدیک سازمان سیا به فرماندهی عملیات انتخاب شد و آمریکا و انگلیس، ستاد مشترکی را در ایستگاه اطلاعاتی انگلیس در قبرس تشکیل دادند و عملیات کودتا را طرح ریزی کردند.اگرچه اجرای نقشه کودتا در 25 مرداد شکست خورد و محمّدرضا شاه پهلوی از ایران فرار کرد اما در 28 امرداد 1332 کودتا عملی شد و سرلشکر فضلالله زاهدی مجری طرح کودتا به جای مصدق نخست وزیر شد و بدین ترتیب با قبضه شدن قدرت در دست استبداد داخلی و استعمار خارجی یکی از ننگین ترین دوره های استبداد در تاریخ معاصر ایران رقم خود و باعث حاکمیّت 25 سال دیکتاتوری شاه گردید. این واقعه تاریخی درس ها و عبرت های فراوانی برای ملّت ایران به همراه داشت و به عنوان یکی از تلخ ترین روزها در تاریخ ایران ثبت شده است. ادامه مطلب...
از فخرایران تا مزارشریف
در 17 امرداد 1377 رسانه های گروهی ایران و جهان، طی خبری غافلگیر کننده، هجوم مسلحانه گروهی از طالبان پاکستان به سرکنسولگری ایران در مزارشریف افغانستان را مخابره کردند. در این جنایت هولناک نه تن از دیپلمات ها و کارمندان کنسولگری از جمله دیپلمات ساوجبلاغی به نام نورالله نوروزی (1347 - 1377ش) به شهادت رسیدند . همچنین ناصر ریگی (سرپرست)، مجید نوری نیارکی (مسئول امور مالی)، محمّدناصر ناصری (کارشناس امور فرهنگی)، کریم حیدریان (کارشناس امور کنسولی)، محمّدعلی قیاسی (کارشناس امور کنسولی)، رشید پاریاو فلاح (کارشناس امور کنسولی)، حیدرعلی باقری (کارمند فنی) و محمود صارمی (خبرنگار خبرگزاری ایرنا) از دیگر شهدای مظلوم آن واقعه هولناک بودند.
شهید نورالله نوروزی دیپلمات کنسولگری ایران در مزارشریف افغانستان در شانزدهم امرداد 1347ش در شهرک فخرایران از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز زاده شد. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در زادگاهش به پایان رساند و به هنرستان فنی شهید بهشتی کرج رفت. با پیروزی انقلاب اسلامی وارد فعالیّت های انجمن اسلامی و بسیج شد. با سنّ اندکش داوطلبانه در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شرکت کرد و در عملیات بیت المقدّس مجروح شد. پس از جنگ در رشته مدیریت دولتی و مخابرات دانشکده وزارت امور خارجه به تحصیل پرداخت. پس از فارغ التحصیلی از دانشکده، با عنوان کارشناس امور کنسولی به مزارشریف افغانستان رفت و در 17 امرداد 1377ش به همراه هشت دیپلمات دیگر به هنگام اشغال نظامی این شهر به وسیله عوامل گروه طالبان به شهادت رسید. ادامه مطلب...
به شوخی به او می گفتم آقای ولایتی!
وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی: اخیراً روایتی خواندنی و صریح از زندگی و شهادت دیپلمات شهید نورالله نوروزی، در «وب سایت کافه کلاسیک» درج شده که نشان می دهد نویسنده آن از دوستان صمیمی شهید نوروزی است. تلاشم در شناخت نویسنده این متن، تاکنون به جایی نرسیده است. گفتنی است این یادداشت انتقادی به بهانه معرفی «فیلم مزار شریف» به کارگردانی عبدالحسن برزیده نوشته شده است. پیشاپیش بابت تکرار چندباره علامت ناخوشایند [...] در متن زیر، عذرخواهی می کنم.
دیپلمات شهید نورالله نوروزی
تاریخ تولّد: 1347
وضعیت تأهل: مجرد
محل تولّد: شهرک فخرایران از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز
شغل: کارشناس امور کنسولی در کنسولگری ایران در مزارشریف
تاریخ آغاز مأموریت در افغانستان: 6/3/1377
شهادت: 17 مرداد 1377 در کنسولگری ایران در مزارشریف
هنرمندی عارف
استاد علی اشرف والی (م1389ش) عارف، شاعر، خوشنویس و نقاش معاصر مکتب کمال الملک است. در سال 1299ش در روستای وِلیان از توابع شهرستان ساوجبلاغ زاده شد اما از اوان کودکی، زندگی و تحصیلات خود را در تهران گذراند. در سال 1317ش به مدرسه (دانشکده) هنرهای زیبای نوین راه یافت و از تجربیات و آموزش استادانی چون میرزا علی اکبر خان نجم آبادی (م1373ش)، علی محمّد حیدریان (م1369ش)، رفیع حالتی و ابوالحسن صدیقی (م1374ش) بهره مند شد. هرچند خود، تربیت هنریاش را وامدار استاد اسماعیل آشتیانی (م1349ش) شاگرد برگزیده استاد کمال الملک می دانست. در سال 1323ش با مارکار قارابگیان (م1355ش) از ارامنه مهاجر روس و از نخستین گالری داران تهران آشنا شد و طی قراردادی، در سالن مانی بیش از دو هزار پرتره را اجرا کرد اما همه آنها با امضای قارابگیان عرضه شد.
استاد والی در سال 1326ش نخستین کارگاه هنری شخصی خود به نام «هنرگاه والی» را در سرای طاهباز واقع در خیابان لاله زار ایجاد کرد. آثار او تنها یک بار در سال 1343ش در معرض دید عموم قرار گرفت. این نمایشگاه انفرادی، در انجمن روابط فرهنگی ایران و اتّحاد جماهیر شوروی به مدت 55 روز دایر شد. در آن، پرتره هایی از شخصیت های فرهنگی و سیاسی ایران و جهان از جمله جواهر لعل نهرو (م1964م) و ایندیرا گاندی (م1984م) به نمایش گذاشته شد. استاد والی علاوه بر نقاشی، به هنرهای خوشنویسی، تذهیب و صفحه آرایی نیز پرداخت و در خوشنویسی از شیوه استاد حسن زرّین خط (م1357ش) پیروی میکرد. طراحی کتاب های «ترجمه الصلوه» نوشته ملامحسن فیض کاشانی، «بانگ تکبیر»، «درس دین» نوشته شیخ محمود شبستری و «سرود اسلامی» از آثار او است. نفیسترین نقاشی وی، تمثالی از امام علی علیه السلام است که از سال 1372ش در موزه آستان قدس رضوی (مشهد) نگهداری میشود. گفته می شود استاد والی وقتی در سیزده سالگی امام را در رویا دید، تصمیم به یادگیری نقاشی گرفت اما بیست و سه سال بعد توانایی نقاشی چهره امام را پیدا کرد. در آن تابلو، امام علی علیه السلام قرآن به دست گرفته و شمشیر را زمین گذاشته است. ادامه مطلب...
فرزند ضدّ مشروطه شیخ هادی نجم آبادی و شیخ فضل الله نوری
در 11 امرداد 1394 مقاله ای را با عنوان «واپسین روزهای حیات شیخ شهید در آیینه دو روایت» در روزنامه جوان (ش 4590، ص 9) خواندم. آقای شاهد توحیدی در آن مطلب به ماجرای دیدار آیت الله آخوند حاج ملا محمّدجواد صافی گلپایگانی (م1337ش) والد مکرّم حضرات آیات حاج شیخ علی و حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی با مرحوم شیخ فضل الله نوری (شهادت 1327ق) به هنگام فتح تهران به وسیله مجاهدان مشروطه خواه اشاره کرده است. از گفته های مرحوم شیخ فضل الله در آن دیدار تاریخی، دو روایت از سوی فرزندان آیت الله محمّدجواد صافی گلپایگانی منتشر شده است. ادامه مطلب...
زندانی در تبعید
نزهت امیرآبادیان
در قلعه هنوز هم سبز است، به سبزی یاد مردی که سالهای تنهایی و خاموشی خود را در آن گذراند، قلعهای که همزمان خانه و تبعیدگاه نخستوزیر ایران بود. غبار زمان، نه رنگ در ورودی را تغییر داده و نه از نام و یاد مصدق کاسته است. جلوی قلعه احمدآباد که بایستی، انگار مصدق هنوز در حیاط کوچک جنوبی ساختمان به عصایش تکیه داده، نشسته و روزنامه میخواند یا ابوالفتحخان را صدا زده تا سفارش رعایای ده را بکند. بلندقامت بود، پشتش اندکی خمیده، عصایی در دست داشت و لباس برک میپوشید. وارد قلعه احمدآباد که میشوی راه باریک خاکی میان درختها یکراست میرسد به عمارتی دوطبقه که رهبر جبهه ملی ایران در آن، سالهای پایانی عمرش را گذرانده است. پس از تبعید مصدق، روستای احمدآباد (از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز) به نمادی تبدیل شد. در آن سالها که دستگاه شاه تلاش میکرد تا نام و یاد مصدق را از حافظه مردم پاک کند، مهدی اخوانثالث، شعری برای مصدق نوشت و برای فرار از ممنوعیتها آن را به پیرمحمد احمدآبادی تقدیم کرد: ادامه مطلب...
مرد تحقیق
استاد عبدالحسین شهیدی صالحی (1314 ـ 1393ش) مشهور به شیخ عبود، قرآن پژوه و از نویسندگان اصلی دایرةالمعارف تشیّع در روز 23 مهر 1393ش در شهر قزوین درگذشت. او در خاندان بَرغانی مقیم کربلا زاده شد. پدرش شیخ حسن صالحی (م1359ش) از روحانیان مبارز حوزه علمیه کربلا و مادرش رقیه خانم شهیدی صالحی (م1358ش) حافظ قرآن کریم بود. پدرش او را در چهار سالگی به مکتبخانه شیخ حسن کوسه واقع در شمال غربی آستانه حسینی فرستاد تا خواندن و نوشتن را فراگیرد. پس از جنگ جهانی دوّم و بازگشایی مدارس جدید، به مدرسه سبط انتقال یافت و در کنار فراگیری علوم جدید به علوم اسلامی نیز پرداخت. مقدمات ادبیات عرب را در مدرسه هندی کربلا نزد شیخ جعفر رشتی به پایان رساند؛ سپس فقه و اصول را نزد شیخ محمّدحسین مازندرانی و تفسیر را از آیتالله سیّدمحمد حسینی شیرازی (م1380ش) فرا گرفت و در ایامی که آیتالله محمّدهادی معرفت (م1385ش) به کربلا میآمد، از دانش او هم بهرهمند میشد. حدیث و تاریخ تشیّع را از شیخ آقابزرگ تهرانی مشهور به صاحب الذریعه (م1348ش) آموخت و به دریافت اجازات شرعی از مراجع کربلا، نجف اشرف و قم نایل شد؛ از جمله اجازه از صاحب الذریعه در سال 1347ش و سه اجازه از آیتالله سیّد شهابالدین مرعشی نجفی (م1369ش) شامل سه طریق روایت از امامیه، زیدیه و اهل سنّت. ادامه مطلب...
ایستا؛ روستای نوظهور ولی متوقف
اشاره: بحث درباره «اهل توقّف طالقان» همچنان در رسانه های مجازی ادامه دارد. در همین راستا، نویسنده ناشناسی در اینجا مطلبی به شرح زیر درباره روستای ایستا نوشته که در واقع، حرف تازه ای در آن نیست. وبلاگ روستای ایستای طالقان و وب سایت آفتاب نیوز منابع این مطلب هستند.
* * *
در سالهای دهه 1360 در شرق طالقان، روستای جدیدی بنام «ایستا» متشکل از چند خانواده شکل گرفت. بزرگان این خانوادهها از نظرات میرزا صادق مجتهد تبریزی از علمای تجددستیز عهد مشروطه تقلید میکنند و «اهل توقف» هستند یعنی مسائل نوظهور ورای نظرات ایشان را متوقف میسازند. آنها معتقدند آخرالزمان در عصر مشروطه و با دخالت مردم در امور حکومت و انتخاب حکومت آغاز شده است. یکی از مسائل نوظهور ازدواج جوانان است. پس دختران و پسران روستا حق ازدواج ندارند. ادامه مطلب...
از دانشوری تا اندیشوری
عصر چهارشنبه 7 مرداد ماه 1394 شب پرویز ورجاوند با همکاری بنیاد فرهنگی ملّت، دایره العمارف بزرگ اسلامی، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، گنجینه پژوهشی ایرج افشار، مجله فره وشی و انجمن علمی باستان شناسی ایران در کانون زبان فارسی برگزار شد. دکتر پرویز ورجاوند در 1313 در تهران به دنیا آمد. بعد از دوره دبستان و دبیرستان و دریافت ششم ریاضی ،ورجاوند اقدام به گذراندن دوره ی عالی نقشه برداری در سازمان نقشه برداری نمود. سپس ششم ادبی را گرفته و دوره لیسانس باستان شناسی و فوق لیسانس علوم اجتماعی رادر دانشگاه تهران طی کرده، با گرفتن بورس تحصیلی به کشور فرانسه عزیمت و دوره ی انستیتوی انسان شناسی را در دانشگاه پاریس و مدرسه عالی لوور گذرانید و توانست در سال 1342 در رشته باستان شناسی با گرایش معماری ایران در دوره تاریخی از دانشگاه سوربُن فرانسه مدرک دکتری اخد نماید. رساله دکترای ایشان درباره معماری دوره هخامنشی و هم سنجی آن با یونان و مصر بود.
دکتر ورجاوند در سال 1343 استادیار دانشگاه تهران شد. سپس به درخواست دکتر خانلری رییس پژوهشکده فرهنگ ایران و بعد در بررسی های باستان شناسی و کاوش های محوطه هایی چون هفت تپه و تخت سلیمان شرکت کرد. از سال 51 کاوش های رصدخانه مراغه را شروع کرد که تا 1356 ادامه داشت. دکتر ورجاوند در سال 48 مجله باستان شناسی و هنر ایران را منتشر کرد و در 15 دی 1362 با درجه استادی از دانشگاه تهران بازنشسته شد. دکتر ورجاوند پس از انقلاب برای مدت کوتاهی مسئولیت وزارت فرهنگ و هنر را پذیرفت و در همین مدت کوتاه اقدامات خطیری را برای فرهنگ ایران به انجام رساند و توانست جلوی بسیاری از حفاریهای غیرمجاز را بگیرد. از کتاب های او می توان به «سرزمین قزوین (سابقه تاریخی و آثار باستانی و بناهای تاریخی قزوین و منطقه ساوجبلاغ)»، کتاب میراث تمدّنی ایران، کتاب «کاوش رصدخانه و نگاهی به پیشینه دانش ستاره شناسی در ایران» و کتاب «ایران و قفقاز»، «سبک شناسی هنر و معماری در سرزمین های اسلامی» (ترجمه) و صدها مقاله اشاره کرد. او مداخل بسیاری برای دایره العمارف هایی همچون دایره العمارف تشیّع، اطلس ایران و دیگر کتاب های مرجع نوشته است. ادامه مطلب...
صدرالدین عصر
آخوند ملاآقا حکمی قزوینی (1184 - 1285ق) فرزند ملا محمّدجعفر، از مدرّسان نامدار فلسفه و حکمت صدرایی و سرسلسله خاندان علمی حکمی است. آل حکمی از خاندانهای فلسفه و حکمت شیعه در شهر قزوین است که شاخه ای از آل بَرَغانی به شمار می رود. او در شهر قزوین مقدّمات علوم اسلامی را از عمویش شیخ محمّد ملایکه برغانی (م1200ق) فراگرفت. در آغاز جوانی برای ادامه تحصیل به اصفهان رفت و نزد آخوند ملاعلی نوری (م1246ق) حکمت و فلسفه خواند. استادش که فهم فلسفی او را بسیار می ستود، در سال های پایانی عمر، شاگردان فلسفه حوزه اصفهان را به کلاس درس او هدایت می کرد.
در سال های پیش از 1228ق وقتی پسر عمویش شیخ محمّدصالح برغانی (م1271ق) مدرسه صالحیه را در قزوین تاسیس کرد، او مدرّس فلسفه و عرفان آن مدرسه شد و حدود پنجاه سال در آن به تدریس پرداخت. آقاعلی مدرّس زنوری (م1307ق)، حکیم آقا رضاقلی قزوینی، ملایوسف حکمی قزوینی (م حدود 1261ق) نوه ملا نعیما طالقانی صاحب کتاب اصلالاصول، زرّین تاج برغانی مشهور به قره العین (م1268ق)، شیخ محمّدتقی احسایی (م1275ق) فرزند بزرگ شیخ احمد احسایی، میرزا محمّد تنکابنی (م1325ق) نویسنده کتاب قصص العلما و بنا به قول مشهور سیّدجمال الدین اسدآبادی (م1314ق) از شاگردان ملاآقا حکمی به شمار میروند. محمّدحسن خان اعتمادالسلطنه (م1313ق) وزیر انطباعات و دارالترجمه روزگار قاجار، درباره او نوشته است: «آخوند ملاآقای حکمی قزوینی از فحول فلاسفه اسلام است. خود بود. طالبین علوم عقلانیه از اقصی بلاد ایران به آستان وی می رسیدند و می بوسیدند.» ادامه مطلب...