چهار رساله در باره حضرت ابوطالب و قصیده لامیه
این گفتار، شامل دو ترجمه منظوم فارسی از قصیده لامیه حضرت ابوطالب (پدر گرامی امام علی علیه السلام) است که استاد غلامرضا دبیران (1296 - 1365ش) از مشاهیر شهرستان ساوجبلاغ آن را سروده است. در مقدمه این دو قصیده یادداشت هایی از سید علی بهبهانی و محمود شهابی در باره مقامات ابوطالب و دو ترجمه یاد شده آمده است. نگارنده در مقدمه، توضیحاتی در باره ابوطالب و قصیده لامیه او آورده و شرح حال و آثار غلامرضا دبیران را بررسی می کند. این مقاله به کوشش استاد علی اکبر صفری از پژوهشگران فاضل و کوشای شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد در فصلنامه تخصصی مطالعات قرآن و حدیث سفینه (شماره 48) منتشر شده است.
دست خط منتسب به امام خمینی (ره) و یکی از علمای شهرستان نظرآباد پس از امضای ایشان در 12 امرداد 1316ش، 78 سال است که در کتابخانه تربیت تبریز، نگهداری می شود. زمانی که امام خمینی (ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی در سال 1316ش به تبریز مسافرت کرده بودند، حین بازدید از کتابخانه تربیت این شهر، دستخطی را برای این کتابخانه نگاشته اند که طی آن از کتابخانه تربیت، به عنوان محلی برای سیاحت علمی و زیارت یاد کرده اند. در سند مورد اشاره، امضای آیت الله ابوالقاسم مجتهدی، آیت الله میرزا ابوالفضل نجم آبادی (از علمای خاندان نجم آبادی که ریشه در روستای نجم آباد از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز دارد) و آیت الله سید صادق لواسانی نیز ثبت شده است. یادآور می شود، کتابخانه تربیت در سال 1377ق و با تلاش شادروان محمدعلی تربیت، از چهره های فرهنگی و رجال مشهور مشروطیت، تأسیس شده و مکانی بسیار غنی از کتب مختلف شناخته می شود.
یادی از فقیه نامدار نجم آبادی و یک پیشنهاد
دیدار با دکتر محمدعلی نجم آبادی
اشاره: مقاله زیر نوشته «سید احمد سجادی» در فصلنامه ضد فلسفه و عرفان «نورالصادق» چاپ اصفهان (ش 25 و 26) به مدیریت «شیخ علی صافی اصفهانی» است. نویسنده درصدد اثبات آن است که آیت الله شیخ محمدتقی بَرَغانی مشهور به شهید ثالث از مشاهیر شهرستان ساوجبلاغ واقع در استان البرز در جبهه اهل تفکیک (ضد فلسفه و عرفان) قرار دارد. سجادی در آغاز مقاله اش نوشته است: «مقاله حاضر که سابقاً گزیده مختصری از آن در جلد 12 دایره المعارف تشیع، ذیل «فلسفه» به چاپ رسیده، درصدد ارایه فهرست و نموداری اجمالی از تاریخچه مخالفت و انتقاد عالمانه بزرگان مکتب شیعه، از فلسفه و فلاسفه و اوهام و خیالات و پندارهای بی اساس فلسفیان است.»
وب سایت فصلنامه تفکیکی نورالصادق در معرفی خود نوشته است: «در راستای نشر معارف حقه قرآن و عترت و تبیین عرفان واقعی که از وحی گرفته شده و جداسازی آن از عرفان های کاذب و مبارزه با انحرافات دینی و اعتقادی از قبیل وهابیت، تصوف و نقد مبانی فلاسفه و عرفای التقاطی و سایر فرق باطله ای که از نورالصادق قرآن و عترت جدا شده اند با قلبی آکنده از نور صادق پا به عرصه فضای مجازی گذاشته است. نورالصادق با انتقاد از تفکرات انحرافی فلاسفه و عرفای التقاطی و به چالش کشیدن اصول و مبانی باطل آنها که برخاسته از مکتب انحرافی صوفیه است با استناد به منابع اصلی اهل تصوف تقابل و تباین کلی این تفکرات را با معارف راستین قرآن و عترت به اثبات می رساند...»
بازنشر این مقاله در «وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی» به منزله تایید همه ادعاهای آن نیست از جمله تهمت بابیگری به شیخ محمّدعلی برغانی مشهور به ملاعلی برغانی (م 1269ق) برادرِ شهید ثالث. آثار برجای مانده از ملاعلی نشان می دهد که وی مشربی عرفانی و اخلاقی داشته و در عقاید نیز راهی میان شیخیه و متشرّعه را برگزیده بود. ملا حسین قلی همدانی مشهورترین شاگرد وی در عرفان و اخلاق است. برخی نویسندگان همانند میرزا محمّد تنکابنی نویسنده کتاب «قصص العلما» بدون ارایه دلیل و شاید با خَلط میان شیخیه و بابیه، شیخ محمّدعلی برغانی را «بابی» معرفی کرده اند. این در حالی است که وصیت نامه وی که در سال 1264ق نوشته شده به طور کامل منطبق با اعتقادات و احکام فقهی مذهب تشیّع است. او ضمن برشمردن اسامی چهارده معصوم علیهم السلام و تاکید بر حقانیت ایشان، در آغاز وصیت نامه نوشته است: «اولاً بدانند که وصیت می کنم آنچه را که آل محمّد صلی الله علیهو آله فرمود که به آن وصیت نمایم، پس می گویم...» البته بنده، شیخ محمّدعلی برغانی را بیشتر یک عالم شیعه اخباری می دانم تا شیخی مسلک؛ چون او با شاگردی نزد میرزا محمّد اخباری در شهر کاظمین، همانند دیگر عالمان اخباری، حجیّت عقل را در تمیز دادن قواعد احکام شریعت قبول نداشت و اجتهاد را بدعت در دین می دانست. او در کتاب خود لسان العارفین (چاپ شده به سال 1306ق در بمبئی) پس از استناد به حدیث ثقلین می گوید که علمِ قرآن نزد آل محمّد است و مردم برای هدایت، جز تمسّک به اخبار آل محمّد (ص) راه دیگری ندارند. وی سپس اختلافات مشائیون و اشراقیون را دلیل بر عدم لزومِ اعتماد بر آنها می داند. دوست فرهیخته ام علی اکبر صفری پژوهشگر موسسه کتابشناسی شیعه در نقد برخی سخنان سست میرزا محمّد تنکابنی در کتاب های کرامات العلما و قصص العلما، مقاله ای با عنوان نگاهی به کرامت الاولیا و تصحیح آن در مجله آیینه پژوهش به چاپ رسانده و اتفاقاً ادعای ناروای بابی بودن شیخ محمّدعلی برغانی را هم نقد کرده است.
پایان واقعی یک دانشنامه
دکتر حسین خندقآبادی، سرویراستار دایرهالمعارف
دایرهالمعارف تشیع طی این 30 سال فراز و فرودهای بسیاری داشته است؛ از شروع پرتوان نخستین خود، که هم بنیه مالی خوبی داشت و هم پشتوانه علمی قوی، تا چندین پرتگاه که تا دم تعطیلی رفت، بیشتر هم به سبب دریغ داشتن حمایتهای مالی، که سهل است و البته مصادره اموال وقفیاش. دوستان آشنا با دانشنامه و دانشنامهنویسی من میدانند چه دشوار است سروسامان دادن به یک دانشنامه؛ آنقدر که ازجمله بزرگترین مزایای دایرهالمعارف تشیع این است که به پایان واقعی نزدیک شده است.
خوشحالم که از زمانی که دایرهالمعارف تشیع به لطف غفاری، رئیس انتشارات حکمت، از آخرین پرتگاه رهید، سهمی اندک در انجام رساندن این کار داشتهام. کوشیدهام تا حد ممکن بهخصوص با یاری گرفتن از دوستانم در دانشنامه جهان اسلام تا جای ممکن مجلدات آخر را به قوت مجلدات نخست برسانیم. در این جلد همچنان مقالاتی از گذشتگان هست؛ از جمله مدخلهای «مازندران»، «مشهد»، «مکه» و «مدینه» از مرحوم حسین کریمان، مدخل بلند «محمدبن عبدالله» از حسن یوسفی اشکوری، مدخل «مناره» از محمود فاضل و نیز باید اشاره کنم به مدخل «مصحف علی» که تنها مدخل به قلم بهاءالدین خرمشاهی در این جلد است. از مدخلهای مهم دیگر باید به مدخل بلند «مسجد» نوشته دوست خوبم مهدی گلچین عارفی و همسرش نگار صبوریان اشاره کنم، که نمونه بسیار خوبی است برای مدخل دایرهالمعارفی در تراز بالا.
مدخل مهم دیگر مدخل خوشساخت و پراطلاع «مباهله» نوشته کمالالدین غراب است که پیش از این کتابی تحقیقی با همین عنوان از او در انتشارات حکمت چاپ شده بود. مدخل «مقبره» در معرفی مدفنها و زیارتگاههای مهم شیعی است به قلم اکرم ارجح و احمد خامهیار. دو مدخل مربوط به مجلسیها (پدر و پسر) به قلم همکارم خانم مریم کیانیفرید است. همچنین مدخل «مشروطیت» از دوست خوبم صادق حیدری نیاست. از مدخلهای هنری مدخل «میرعماد قزوینی» خوشنویس (نوشته ولیالله کاووسی)، «محمد زمان» نقاش (نوشته معصومه میرسعیدی) و مدخل «موسیقی» (نوشته بابک خضرائی) را میتوان نام برد که هر سه مولف از متخصصان در این زمینه و دوستانم در گروه هنر دانشنامه جهان اسلام هستند.
همچنین خوب است اشاره کنم به مدخلهای «مکتب اصفهان»، «مکتب تهران» و «مکتب شیراز» از سعید انواری، «مرثیه و مراثی» از مرضیه محمدزاده، «محبت» از حسن سیدعرب، «مدرس، سیدحسن» از سعید طاووسی و مدخلهای فراوان و استانداردی که حسن انوشه و همکارش علیرضا خدابندهلو در زمینه تاریخ و ادبیات نوشتهاند و آنهایی که حسین عسگری در زمینه اصول فقه نوشته و همچنین مدخلهای پراطلاع و پاکیزه حمید باقری در زمینه اصطلاحات حدیثی و مدخلهایی که شهرام صحرایی، دوست دانشنامهنویس دیگرم، در رجال نوشته است، بهخصوص مدخل «مولوی» که در آن موضع مخالف و موافق علمای شیعه درباره مولوی و مثنویاش معرفی شده است.
ناسیونالیسم، رضاشاه و سیاست های ملی در ایران
کتاب «ناسیونالیسم، رضاشاه و سیاست های ملّی در ایران» اثر طاهر اصغرپور از پژوهشگران شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز است. در این اثر نویسنده برداشت های مختلفی که از ملی گرایی و ناسیونالیسم در دوره معاصر وجود دارد را به صورت بی طرفانه مورد بررسی قرار داده و نهایت تلاش خود را به کار گرفته تا مشخص نماید چگونه در دوره رضاشاه، سیاست های نظام پهلوی با نوع «ناسیونالیسم تجددخواه با تکیه بر باستان گرایی» سازگاری بیشتری داشته است. مهمترین یافته نویسنده در این نکته نهفته است که پهلوی اول در سیاستهای خود برای ایجاد وحدت ملی به جای بهره گیری از الگوی همگرایی، از الگوی همبستگی ملی استفاده کرده است و این ترجیح به خاطر شرایط بحرانی در حوزه های مختلف سیاسی، فرهنگی امنیتی و... بوده است که با نوع ناسیونالیسم شرقی که هانس کوهن آن را مبتنی احساسات و عواطف می داند و در اغلب کشورهای شرقی مورد استفاده سیاستمداران قرار گرفته، همخوانی دارد. اما نویسنده در بخش دوم کتاب با عنوان «ناسیونالیسم مدنی و همبستگی ملی در جمهوری اسلامی ایران» تلاش می کند با ارائه اسناد و استدلالهای تاریخی و دینی مخاطب و سیاستمداران را به تساهل و مدارا در پذیرش عقاید اعضای ملت -دولت دعوت کند و ناسیونالیسمی را که مبتنی بر پذیرش همه اعضای یک ملت - دولت فارغ از دین، نژاد، جنسیت و.. به عنوان شهروندانی که از حقوق اجتماعی و سیاسی برابری برخوردارند را بهترین الگو برای ایجاد همگرایی ملی در ایران می داند و معتقد است این الگو و سیاستهای حاصل از آن می تواند ایران را از مرحله پر التهاب بین المللی و منطقه ای کنونی نجات دهد (به نقل از وب سایت صدای ایران).
«وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی» تولد این کتاب خواندنی را به آقای اصغرپور تبریک عرض می کند.
مقاله طاهر اصغرپور در کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرف
29 آذر1323 سالگشت مرگ میرزا حسن رشدیه
«میرزا حسن رشدیه» پیشگام آموزش نوین در ایران است، او که با فعالیت های بنیادین خویش توانست در نظام آموزشی کشور، تحولی نهادین پدید آورد، آموزه های پیشین را با دگرگونی های اساسی همراه سازد و فرهنگ جامعه را به سمت توسعه هدایت کند. رشدیه از جمله شاگردان شیخ هادی نجم آبادی است. پیش از تشکیل دارالفنون، مدرسه در ایران در واقع معادل حوزه علمیه کنونی بود. مرکزی در زیرمجموعه مسجد که به آموزش درس هایی در زمینه احکام و شریعت می پرداخت. به مرور زمان مدرسه ها از مکان های مذهبی جدا شدند و محتوای آموزشی آن ها متنوع تر و متفاوت تر شد. امر آموزش در ایران پیشینه ای طولانی دارد که نخست در رشته های خاص صورت می گرفت. شاید همین موضوع سبب شد تا سرجان مالکوم سفیر انگلیس در دربار فتحعلی شاه قاجار در کتاب خود بنویسد: «در دیگر علوم، اهالی حالیه ایران، مثل مردم قدیم این ملک اند. از ریاضی کم سررشته دارند و نجوم را هم بیشتر به جهت تعیین اوقات و احکام رایجه تحصیل می کنند... در این اواخر مختصری از قواعد کاپرنیکس با شرح نیوتان در فارسی ترجمه شده است بلکه سبب ترقی مردم در این باب شود و چند نفری هم تحصیل کرده اند. لکن محتمل نیست که این گونه انوار دانش به زودی ظلمت زدای ابر جهالتی که هم از سده های دراز محیط به آفاق مملکت بوده، شود... تا به حال بنابر تغییرات ملکی و انقلابات دولتی، دریای دانش در ایران علی الاتصال در جزر و مد بوده و مادامی که مردم این ملک در تحت حکومت بی ثابت و بالغلبه اند، بر همین نهج خواهد بود.» ادامه مطلب...
آیین پنجمین سالگرد عروج حضرت استاد علیاشرف والی (1299 - 1389ش) عارف، شاعر، خوشنویس و هنرمند معاصر - جمعه 27 آذر 1389، ساعت 15 تا 16/30 - فرهنگسرای اندیشه، تهران، خیابان شمیران، بالاتر از چهاراه قصر، نرسیده به پل سیدخندان.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
والی وادی هنر
روح الله فردوسی
«کـه ای بلند نـظر شـاهباز سـدره نشین // نشیمن تو نه این کنج محنت آبــاد ست // تـو را ز کنگره عـــرش میزنند صفیر // ندانمت که در ایـــن دامگه چه افتادست» یازدهم دی ماه، مصادف با درگذشت استاد علیاشرف والی؛ نگارگر، خوشنویس، تذهیب نگار و نقاش برجسته ایرانی است. استادی که اندوختن تجربه ای به بلندای بیش از چهل سال فعالیت هنری، سبب شد تا به حد بالایی از آشنایی به شیوه کهن و کلاسیک نقاشی برسد و طرح ها و رنگها را به نیکی بشناسد و درک کند و خالق آثاری باشد که گاهی در فضای مکاشفه شکل میگرفت و به عینیت میرسید. استاد والی، شکوفایی هنری خویش را مرهون پایمردی و سایه دهی استاد اسماعیل آشتیانی است. استادی که شاعر، نقاش و ادیب معاصر ایرانی است و متخلص به «شعله» و از شاگردان مستقم و بدون واسطه کمال الملک بود و نهال هنری استاد والی، تحت مراقبت های استادانه اسماعیل آشتیانی بود که به کمال رسید و اکنون از او بعنوان آخرین پیرو مکتب کمال الملک نام برده میشود. ادامه مطلب...
آغاز اجرای نمایش مونس
داستان نمایش: نمایش مونس بر پایهای استوار است که چرا مادران دروغ میگویند؟ مسئلهای که کمتر در ادبیات نمایشی به آن پرداخته شده است. این اثر نمایشی کاملاً زنانه است. تمام بازیگران و فضای نمایش به دنیای آنان میپردازد. دیگر آنکه، نمایش لاینتک است، کل نمایش در یک صحنه واحد و یک رفت و آمد نوری در 75 دقیقه اتفاق میافتد. همچنین موضوعی را مد نظر قرار میدهد که کمتر به آن پرداخته شده است و به این توجه میکند که چرا مادران دروغ میگویند؟ ژاک پره ور می گوید: مادر می بافه پسر می جنگه، به نظر مادر این وضع خیلی طبیعیه. پدره چی؟ اون چیکار می کنه؟ پدره کار می کنه، زنش می بافه پسرش می جنگه خودش کار می کنه، به نظر پدره این وضع خیلی طبیعیه. خب پسره چی؟ پسره اوضاع رو چطور می بینه؟ پسره هیچی، هیچی که هیچی، پسره ننه ش می بافه باباش کار می کنه خودش می جنگه، جنگ که تموم بشه تنگ دل باباهه می چسبه به کار. جنگ ادامه پیدا می کنه و مادره ادامه می ده می بافه، پدرم ادامه میده کار میکنه، پسره کشته شده و دیگه ادامه نمیده. پدره و مادره میرن گورستون، به نظر پدره و مادره این وضع خیلی طبیعیه، زندگی ادامه داره، زندگی با بافتنی و جنگ و کار، با کار و جنگ و بافتنی و جنگ، زندگی با گورستون. ادامه مطلب...
تعزیه را در محرم به دید مذهبی، در ایام دیگر به دید هنر نگاه کنید
سیاوش توده فلاح (متولد اول تیر 1368) دانش آموخته کارشناسی رشته هنر اسلامی از دانشگاه هنر اسلامی تبریز و از هنرمندان کوشای شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز است. اخیراً در دهمین جشنواره استانی سوگواره وفا (همایش تعزیه خوانان استان البرز) گروه تعزیه تکیه دولت به سرپرستی او مورد تقدیر قرار گرفت. توده فلاح در عرصه تئاتر هم فعال است. نمایش «بی مرگی» از جمله کارهای اوست. وی در گفت وگو با وب سایت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی البرز درباره این نمایش گفت: بی مرگی داستان تلاش سه سرباز دوران جنگ است که در چاله ای اسیر شده اند و برای رهایی از آن چاره اندیشی می کنند. وی با اشاره به عوامل این نمایش خاطرنشان کرد: بی مرگی نوشته اصغر گروسی (نویسنده و کارگردان نظرآبادی) است که با بازی مهدی فتحی، جواد رنجبرزاده و جمال رنجبرزاده در دو بخش اجرای عموم و داوری به روی صحنه رفت. وی افزود: علاوه بر این، علی علی نژاد (نورپردازی)، سیاوش توده فلاح (طراحی صحنه)، سیامک توده فلاح (دستیار کارگردان و طراحی پوستر) این نمایش را به عهده داشتند . وی ادامه داد: قرار بود این نمایش برای جشنواره تئاتر مقاومت آماده شود ولی به دلیل متن جذاب و پرمفهومی که داشت برای جشنواره استانی تئاتر البرز آماده شد .این کارگردان افزود: نمایشنامه بی مرگی سال 88 نگارش و به صلاحدید نویسنده با اعمال تغییراتی در سال 91 بازنویسی شد. وی در بخش دیگری از صحبت های خود به مهجور ماندن هنر در شهرستان نظرآباد اشاره کرد و گفت: برای این که شاهد ارایه نمایش های با کیفیتی از سوی هنرمندان نظرآبادی باشیم باید زیرساخت های لازم مهیا و حمایت های لازم از هنرمندان این رشته صورت بگیرد. سیاوش توده فلاح وبلاگ «تعزیه، هنر ناب ایرانی» را در سال 1388 راه اندازی کرده است. در بخش «بهترین حرف وبلاگ» نوشته شده است: «تعزیه را در محرم به دید مذهبی در ایام دیگر به دید هنر نگاه کنید.»
سید محمد توکلی از رزمندگان افغان تیپ فاطمیون در درگیری با تکفیری ها در سوریه به شهادت رسید. پیکر او قرار است روز جمعه 20 آذر 1394 در گلزار شهدای شهر نظرآباد واقع در استان البرز در کنار مزار دیگر شهید افغان ابراهیم یعقوبی به خاک سپرده شود.
تشییع پیکر شهید افغان مدافع حرم در شهرستان نظرآباد
شهید افغان ساوجبلاغی در سوریه + فیلم و عکس