از پاییز 1398 شورای اسلامی شهر هشتگرد مجموعه فعالیت هایی را در راستای تبیین هویت تاریخی و فرهنگی این شهر آغاز کرده است. اقداماتی همچون تبدیل ینگی امام به مجموعه بزرگ فرهنگی و گردشگری، انتخاب روز و هفته فرهنگی هشتگرد، تالیف و چاپ کتاب تاریخ هشتگرد، برگزاری آیین های بزرگداشت و نکوداشت برای چهره های علمی و فرهنگی و ...
به این بهانه با آقای حسین جوادان (فعال فرهنگی و رئیس کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر هشتگرد) ذیل دو عنوان، گفت و گو خواهم کرد:
- بخش اول) تشریح چیستی، چرایی و چگونگی مجموعه فعالیت های شورا و شهرداری در راستای هویت بخشی شهر هشتگرد؛
- بخش دوم) پیش درآمدی بر تاریخ هشتگرد.
پنج شنبه 27 شهریور 1399، ساعت 22 در صفحه اینستاگرام @hosein_askari53
در ادامه سلسله گفت وگوهای زنده البرزپژوهانه، چهارشنبه 12 شهریور 1399 ساعت 22 میزبان آقای دکتر محمد رضا حدادیان هستم. ایشان باستان شناس و پژوهشگر دوره پسادکتری در دانشگاه تهران است که به تازگی دبیری پژوهش و طرح های اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی استان البرز را هم عهده دار شده است. «بررسی تحولات جوامع پیش از تاریخ دشت البرز (مطالعه موردی محوطه ازبکی)» عنوان این گفت و گو است. از برادرم علی عسگری هم سپاسگزارم که اجازه داد این گفت وگوی زنده در صفحه پرمخاطب «نظرآباد را باید دید» انجام شود.
حسین عسکری - 10 شهریور 1399
- صفحه میزبان این گفت وگوی زنده #mustseenazarabad
ماه نشینی ما
شب جمعه (19 تیر 1399) ساعت 22 در برنامه زنده «ماه نشین» گفت وگوی گرمی با آقای محمد نجفی درباره ناگفته ها و ناشنیده های محوطه باستانی خوروین ساوجبلاغ داشتم. آقای اصغری تهیه کننده این برنامه در بین این گفت گو، بخش هایی از فیلم مستند «داستان یک شهر» ساخته شهرام درخشان را پخش کرد؛ فیلم کمتر دیده شده ای از سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی از کارخانجات نساجی مقدم شهر نظرآباد. پخش این فیلم، بار دیگر بحث تغییر کاربری این کارخانجات را در این برنامه تلویزیونی دامن زد. در مجموع شب خاطره انگیزی بود. عکس فوق هم سندی بر پیوستن بنده به پویش «من ماسک می زنم» است. البته فیلم گفت وگو درباره ویژگی های ارزشمند فرهنگ و مدنیت خوروین را در پست های بعدی منتشر خواهم کرد .
حسین عسکری - 20 تیر 1399
______________________
نکته های خوش و نقدهای نیک یک گفتگو
دکتر حکمت اله ملاصالحی
(استاد دانشگاه تهران و عضو هیأت امنای بنیاد ایران شناسی)
به تاریخ نوزدهم تیر ماه سال جاری برنامه ای که نامش «ماه نشین» است از شبکه استانی سیمای البرز ساعت بیست و دو شب پخش شد. بخشی از برنامه، به گفتگوی زنده دوست گرانقدر و نویسنده توانای میهن ما آقای دکتر حسین عسکری با مجری برنامه اختصاص داده شده بود. ایشان در این برنامه قدمت باستان شناختی و غنای تاریخی و فرهنگی استان را موجز و مجمل معرفی کردند و از فقدان موزه باستانی شناختی و آثار باستانی در استان شِکوِه داشتند و از بی توجهی و بی خبری مسئولان و مدیران استانی به پدیده و نهادی با چنین درجه از اهمیت اظهار گله مندی و ناخوشنودی کردند. لازم می بینم در همین رابطه به چند نکته اشاره شود:
نخست آن که مادام و تا هنگامی که حکمت و خرد و منطق و معنا و ضرورت و در یک کلام فلسفه موجودیت چیزی، پدیده ای، نهادی، سازمانی برای مردم و دولتیان و مدیران و مسئولان جامعه ای درست و دقیق و عمیق تعریف و فهمیده شده نیست از پی افکندن و بنیاد نهادن و تأسیس آن نیز چیزی به کف نخواهد آمد و منفعت و مصلحتی حاصل نخواهد شد. بی خبری تاریخی که دامنگیر جامعه پساانقلاب ما شده است برای مُلک و ملت ما پر هزینه و خسارت بار بوده است. البته نویسنده توانا و خوشفکر ما آقای عسکری به بی خبری و غفلت تاریخی سال های استبداد شاهانه اشارات و ارجاعاتی نیک داشتتد. آن غفلت و بی خبری در جامعه پسا انقلاب ما متأسفانه توجیه شرعی هم شد و زیر سقف های تَرَک خورده آموزش و پرورش، نسلی را چنان غلط و چنان در غفلت و بی خبری تاریخی تربیت کردیم و تعلیم دادیم که نه تنها انگیزه و احساسی از ایرانی بودن و میهن دوستی در جان و وجدان و روان و رفتارش نیست که اصلاً نمی داند برای چه زندگی می کند و مسئولیت و منزلت و معنا و نقش و سهم بودن و حضورش در جامعه و جهانی که زندگی می کند چیست. تصادفی نیست از زبان طلبه ای غافل و بی خبر می شنویم که بگوید اگر روزی ما نباشیم چنان سرزمین سوخته ای بجای خواهیم نهاد که هیچ چیز برای هیچ کس نباشد!!! چنین است غفلت و بی خبری تاریخی و میهن ستیزی و میهن گریزی که اینک با آن دست در گریبانیم و دست و پنجه می فشاریم!
دو دیگر آن که در میان انواع و اقسام و اطوار تاریخ نگاری اعم از تاریخ نگاری مکتوب (روایی و تحلیلی و تطبیقی و پدیدارشناختی و فلسفی و مانند این ها) و تاریخ مستندنگاری و تاریخ شفاهی و تاریخ نگاری های باستان شناختی و ملموس که علوم باستان شناختی و انسان شناختی و موزه شناختی(Museology) در صف مقدم ایستاده اند؛ این نوع اخیر و جدید و فوق العاده مهم از آگاهی و شناخت ما از تاریخ و حضور تاریخی انسان در جهان چونان هستنده ای تاریخمند است که در جوامع گذشته به مفهوم متجدد آن شناخته شده نبوده است. این نوع از تاریخ نگاشت های باستان شناسانه و ملموس هم تجربی ترند هم انسانشمول و جامع تر. انسانشمول و جامع تر به این معنا که همه ادوار تاریخ بشر را از صدر تا ذیل شامل می شوند و پوشش می دهند. هم در مقیاسی ملی هم سیاره ای و انسانشول هم می توان تاریخ بشر را نگاشت. اتفاقی عملاً در روزگار ما افتاده است. پدیده موزه های عالم مدرن تاریخستان های عظیم نه تنها جامعه و جهان بشری ما که طبیعت و کیهان هم هستند.
سه دیگر آنکه به هر روی خواسته و ناخواسته پس از بپاخاستن طوفان توفنده انقلاب علمی و صنعتی در قاره و منطقه غربی تاریخ چهره فرهنگ و شیوه زندگی و نحوه بودن ما در جهان در مقیاسی سیاره ای و انسانشمول تغییر کرده است. بازگشت به شیوه های زندگی پیشامدرن یا به اصطلاح جوامع سنّتی نه ممکن است و نه ضروری و نه معقول و میسور. صیانت از مواریث و آثار بجای مانده از نحوه زندگی جوامع گذشته و نگارش تاریخ و فرهنگ و جامعه و جمعیت شناختی آن شیوه ها و نحوه های زندگی برای هر قوم و ملت و کشور و نظام سیاسی یک ضرورت است و البته ضرورت اجتناب ناپذیر.
چهارم آنکه در پس پشت موجودیت موزه های عالم مدرن هم تاریخ و تحولات عظیم تاریخی هم حکمت و خرد و معنا و منطق و فکر و فلسفه و نظام های ارزشی و دانایی علی الخصوص یک جهان دانش و دانایی تاریخی ستبر هست که متأسفانه نه تنها حاکمان و دولتیات جامعه پسا انقلاب ما از آن هیچ نمی دانند که متأسفانه حتی برای بسیاری از نخبگان و تحصیل کرده های جامعه معاصر ما درست تعریف و تفهیم شده نیست.
دانشگاه تهران 1399/4/19 هجری خورشیدی
- نشر نخست این یادداشت در کانال تلگرام اندیشه حکمت andishehekmat@
______________________
یادآوری هویت داشتهی البرزنشینان
واکنش دکتر احسان الله شکراللهی هنرمند و پژوهشگر البرزی و رییس مرکز تحقیقات زبان فارسی در دهلی نو (هند) به برنامه تلویزیونی ماه نشین
به به! مثل همیشه گفتاری دلنشین و شیرین و هویتساز. حقیقت این است که یکی از استوانههای مهم و مایه دوام هر جامعه، عناصر هویتی آن جامعه هستند، و شناختن و شناساندن این عناصر هویتی کار بسیار مهمی است مثل استحکامبخشی فوندانسیون یک ساختمانی که بیم ریزش آن میرود. همه جوامع در جهان به دنبال این هستند که حتی هویت نداشته خودشان را به نوعی بسازند و بسیاری از جوامع، عناصر هویتی که دارند را آنقدر که باید و شاید نمی شناسند، تا جایی که فراموش میشود و افراد آن جوامع دچار از خودبیگانگی و دچار ضعف شخصیتی و فقدان غرور ملی میشوند. خوشبختانه جناب آقای دکتر حسین عسکری عزیز از پژوهشگران سختکوش، کار ریشهای و مهمی را در پیش گرفتند و آن این که هویت داشتهی البرزنشینان را به ایشان یادآوری میکند. خوب استان البرزیان را بازشناسی و بازنشانی میکنند. به واسطه اینکه این استان آخرین استان شکل گرفته در کشور است، و با این عناصر هویتی شناسانده نشده، یعنی بخشی از این پیشینه همیشه به نام تهران معرفی شده و بخشی هم به نام قزوین و... معرفی شده و امروز این ضرورت را بیش از همیشه احساس می کنیم که یک بار دیگر تک تک افراد تاثیرگذار در تاریخ و عناصر مردم شناسی و دیرینه شناسی و تاریخی این خطه از نو بازخوانی و بازگویی بشود. خوشبختانه آقای دکتر عسکری با درک درست و عمیق این ضرورت، آستین همت را بالا زدهاند و به انجام این مهم میپردازند، و از این بابت همه ما البرزیان و البرزنشینان وامدار ایشان هستیم و هر کمکی از دستمان بربیاد باید انجام بدهیم تا این کار بزرگ به سامان برسد.
21 تیر 1399
______________________
- حسین عسکری: از ابراز لطف و تشویق های جناب آقای دکتر شکراللهی عزیز، خاضعانه سپاسگزارم. امیدوارم که تکاپوهای اندک و ناچیز بنده در تقویت هویت تاریخی استان البرز موثر باشد. البته دکتر شکراللهی از پیشگامان طالقان پژوهی و البرزشناسی هستند. برگزاری آیین شونشیر (شب نشینی دیزانیان) و معرفی خوشنویسان البرزی و نگارش مقالاتی درباره فرهنگ و تاریخ طالقان... بخشی از فعالیت های ارزشمند ایشان است. اکنون نیز در شبه قاره هند، جانانه و مدبرانه از زبان و ادبیات فارسی و فرهنگ گرانسنگ ایران عزیز پاسداری می کنند.
- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology
یادداشتی برای البرز نوشت و رفت
پروفسور دیوید استروناخ (David Stronach) باستانشناس اهل اسکاتلند و متخصص فرهنگ و تاریخ ایران و عراق و استاد شناخته شده دانشگاه برکلی، در 7 تیر 1399 در سن 89 سالگی درگذشت. او که متخصص دوره های ماد و هخامنشیان بود با استاد دکتر یوسف مجیدزاده (چهره ماندگار باستان شناسی ایران) دوستی قدیمی داشت. وقتی دکتر مجیدزاده در محوطه باستانی ازبکی استان البرز، پنجمین فصل کاوش باستان شناختی را انجام می داد، پروفسور استروناخ در 18 مهر 1381 به شهرستان نظرآباد آمد و دژ مادی و دیگر تپه های این محوطه باستانی را دید. بنده در آن سال ها مشغول نگارش کتاب «دشتی به وسعت تاریخ» بودم و بیشتر روزها خدمت استاد مجیدزاده می رسیدم. سند فوق، یادداشت پروفسور استروناخ درباره اهمیت محوطه ازبکی است که در صفحه 435 کتاب «دشتی به وسعت تاریخ» چاپ شده است. عکس فوق را هم دوست عزیزم آقای زکریا زنجانی (باستان شناس البرزی) در همان روز از چهره پروفسور ثبت کرده است. دیگر دوستم آقای عادل نورزاده یادداشت این ایران شناسی نامی را برای کتاب برگردانده است: «دیدن حفاری های تپه ازبکی بسیار جالب است. من به ویژه از کشفیات باستان شناختی استاد مجیدزاده یعنی شهر مادها در مجاورت تهران مسرور هستم. این [حفاری ها] بدان معنی است که باستان شناسان [ایرانی] شروع به مستندسازی کل منطقه سکونت مادها در موطن خود کرده اند نه این که فقط به منطقه همدان بپردازند. همچنین قابل ذکر است که برنامه [حفاری] تپه ازبکی هم از لحاظ کنده کاری و هم از نظر محافظت از آن قابل ملاحظه است.» پروفسور استروناخ هجده سال پیش، یک روز در محوطه باستانی ازبکی ماند و با دقت و اشتیاق همه آثار آشکار شده به همت دکتر مجیدزاده را دید. عاشق ایران بود و فارسی را خوب صحبت می کرد. البته یادداشتی ارزشمند برای البرزیان برجای گذاشت و رفت. روحش شاد.
حسین عسکری
- نشر نخست این یادداشت در: روزنامه پیام آشنا، شماره 1639، چهارشنبه 11 تیر 1399، صفحه 8.
یادداشت پروفسور دیوید استروناخ در محوطه باستانی ازبکی، 18 مهر 1381
یادداشت فوق در روزنامه پیام آشنا
[...«اهل توقف» یا ساکنان «روستای ایستا» به تعبیر و توصیف مولف کتاب یا «ایستا گزینان ِایستا نشین» طالقان به تعبیر این قلم بر مذهب شیعه دوازده امامی اند و در انتظار ظهور امام دوازدهم و به تقلید از مرجع تقلید فقیدشان چشم از همه مظاهر و مصادیق و دستآوردهای تجدد و تمدن به مفهوم متجدد آن فروبسته اند و خود را مهیای ظهور امام غائبِ قائمِ منتقم می بینند و می کنند تا در کنار او چونان مجاهدانی صدیق علیه دشمنانش که همه از ظالمان و فاسقان و کافران و تبهکاران و اهل نفاق و دروغ و فریب و فساد هستند در آوردگاهی سخت و سنگین و سهمگین و پرخون بجنگند و در پیروزی بر دشمنان یاری اش دهند . موعودهای رهایی بخشِ دین رزتشت به روایت موبدان نیز چنینند. سر هزاره ها که ظهور می کنند با نیروی های اهریمنی و مظاهر و مصادیق ستم و فریب و دروغ خواهند چنگید. اتفاقاً در زمان ساسانیان تقویم و نحوه گاهشماری زرتشتیان روزگار ساسانی وقتی به پایان هزاره پیشین و افتتاح هزاره پسین نزدیک می شد و موبدان و شاهان ساسانی احساس می کردند مقارن شده است با ظهور موعود منجی که نام هایشان اوشیدر و اوشیدرما و سوشیانت در سنّت دینی زرتشیان آمده است چنان هراسان می شدند که تقویمشان را دستکاری می کردند تا خاطرشان از ظهور موعود منجی آسوده آسوده تر شود. اتفاقاً ظهور مانی چونان منجی و رفتار موبدان و شاهان زرتشتی آئین، با او بسیار آموزنده است. یهودیان منتظر موعود منجی شان مشیحا یعنی مسیح و متبرک و سپندینه در کنیسه هایشان دعای حرج و فرج می خواندند که از پرده غیبت به در آید و خون بریزد و انتقام قوم برگزیده را از دشمنانش بستاند وقتی عیسی بن مریم (ع) در میانشان به ظهور آمد و از میانشان برآمد تصوراتی چنان موهوم و اسطوره ای و جعلی و قومی و تصویری چنان متصلب و منجمد و خشن از موعود در ذهن داشتند که چونان دیوارهای سیکلوپی بلند و ستبری که طی روزگاری طولانی به مرور زمان برافراشته شده بود مانع عظیم بر سر راه منتظران بود در دیدن و شنیدن و بوییدن و پذیرا و نیوشا شدن نَفَس و دم مسیحایی او. و این چنین جماعتی از منتظران با او از در ستیز درآمدند و جماعتی پشت به او کردند و روی از گرداندند و جماعتی دانستند که سخنش حق است و مژده اش خوش و رهایی بخش اما چنان بنده زر و سکه دنیا بودند و بنده قدرت کتمانش کردند و سرانجام به صلیبش آویختند و تن وحی را به صلیب کشیدند و گمان بردند عیسای کلمه الله را به صلیب کشیده و به قتل رسانده اند...]
متن کامل یادداشت استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی
البرز کهن همچنان در حسرت موزه
29 اردیبهشت روز جهانی موزه است. به همین مناسبت خواستم یادآوری کنم که آقای محمدی مدیر کل میراث فرهنگی البرز قول تاسیس چهار موزه را داده است. این وعده مبارک را بنده در سوم اردیبهشت 1399 در شهر نظرآباد از زبان ایشان شنیدم و خبر آن را هم در رسانه ها خواندم: 1. موزه محوطه باستان ازبکی؛ 2. موزه تاریخ معاصر در خانه دکتر مصدق در احمدآباد؛ 3. موزه صنعت نساجی در محل پیشین کارخانجات مقدم؛ 4. موزه مردم شناسی در محل قدیمی آسیاب مهدی آباد. پیش از آقای محمدی، مدیرکل سابق هم قول راه اندازی موزه های پیش گفته منهای ردیف سوم را داده بود. مستندات این دو قول جدید و قدیم همچنان در فضای مجازی و رسانه های مکتوب قابل ردیابی است. موزه در روزگار ما از عناصر مهم توسعه فرهنگی است و البرز از این جهت، وضع خوبی ندارد. به طور نمونه آثار محوطه های باستانی خوروین و اسماعیل آباد شهرستان ساوجبلاغ در موزه های تهران، کاشان، قزوین، تبریز و... پراکنده است. دل خوش می داریم به وعده مدیرکل محترم و منتظر می مانیم تا کلنگ تاسیس این موزه ها در البرز کهن بر زمین بخورد.
حسین عسکری - 29 اردیبهشت 1399
انتشار خبر وعده مدیرکل سابق میراث فرهنگی استان البرز مبنی بر راه اندازی سه موزه در شهرستان نظرآباد، خبرگزاری مهر، 27 آذر 1398
انتشار خبر وعده مدیرکل فعلی میراث فرهنگی استان البرز مبنی بر راه اندازی چهار موزه در شهرستان نظرآباد، خبرگزاری مهر، 6 اردیبهشت 1399
______________________________
یادداشت استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی به مناسبت روز جهانی موزه و میراث فرهنگی
میثاق جوان البرز در ایستگاه نهم
شماره نهم دوهفته نامه «میثاق جوان البرز» به مدیرمسئولی آقای داود اسدی در روز چهارشنبه 21خرداد 1399در هشت صفحه رنگی منتشر شده است. در صفحه سوم این نشریه، یادداشتی کوتاه از بنده منتشر شده که درباره فقدان موزه در استان کهن البرز است. به دست اندرکاران این نشریه البرزی، خدا قوت عرض می کنم که در این روزهای بی حوصلگی کرونایی و فقر فعالیت های فرهنگی، چراغ رسانه های مکتوب را در استان البرز روشن نگه داشته اند. دست مریزاد.
حسین عسکری - 21خرداد 1399
- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology
این همه زیبایی هیجان انگیز در این عکس
این عکس زیبا را برادرم علی عسگری - از عکاسان کوشا و خوش سلیقه استان البرز - در 11 اردیبهشت 1399 تهیه کرده است. تپه باستانی شرف الدین در نزدیکی شهر تنکمان واقع در استان البرز که گل های پر شمار بابونه آن را همچون نگینی عزیز در میان گرفته اند. این اثر سربلند، میزبان سفال های خاکستری متعلق به هزاره اول پیش از میلاد مسیح است. با نظر کارشناسان میراث فرهنگی این تپه 16 متری با شماره ثبت 16970 در 8 بهمن 1385 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است. عکاس با حسن سلیقه، هوشمندی و سرعت عمل، پرواز عقاب پر طلایی (نماد جانوری استان البرز) را بر فراز این اثر ملی ثبت کرده است. نمی خواهم پس از این همه حرف های قشنگ و خوشمزه، کام شما را تلخ کنم. اما این تپه هم در معرض حفاری های غیر مجاز است و پدیده زشت موتورسواری بر فراز آن در طول سال رایج است... ادامه ندهم که کام شما تلخ تر می شود. البته در این باره در مجال دیگر، مستند خواهم نوشت. بابت این عکس زیبا بوسه می زنم به دست عکاس خوش سلیقه آن و افتخار می کنم به البرز سربلند و ایران کهن.
_________________________
نقش هویت و فرهنگ بر ماسک کودک نظرآبادی
به نظر می رسد در این روزهای کرونایی، ماسک جزء جدایی ناپذیر چهره جهانیان از جمله ایرانیان عزیز شده است. نقش روی ماسک ماهور کوچولو (کودک زیبای نظرآبادی) برگرفته از نقوش جانوری سفال های باستانی محوطه ازبکی (نماد فرهنگی و تاریخی استان البرز) است. به خاطر دارم استاد فرهیخته آقای دکتر یوسف مجیدزاده از این نقش در طرح جلد آبی گزارش سومین فصل کاوش های محوطه باستانی ازبکی (چاپ 1382) بهره برده بود. براساس شواهد باستان شناختی، آثاری متعلق به هزاره هفتم پیش از میلاد مسیح تا دوره اسلامی (ایلخانیان) از محوطه ارزشمند ازبکی به دست آمده است. چه خوب و افتخارآمیز که بانوان خوش سلیقه البرزی در این روزهای کرونایی، همچنان حس مادری به میراث فرهنگی و هویت ایرانی خود و کودکانشان دارند؛ حسی که از زیبایی های قابل ستایش جامعه کهن ایرانی است.
حسین عسکری - 12 اردیبهشت 1399
- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology
در نهایت صداقت و شفافیت از محوطه ازبکی تا مسجد نجم آباد
امروز سوم اردیبهشت 1399 اتفاق مهمی در میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی شهرستان نظرآباد بود. مدیرکل جدید این اداره کل آقای محمدی و معاون میراث فرهنگی ایشان آقای دهقان مهرجردی با فعالان فرهنگی و اجتماعی شهرستان دیدار کردند. در این دیدار، گروهی از فعالان فرهنگی و اجتماعی به ارایه پیشنهادها و انتقادات خود پرداختند. در این جلسه در نهایت صداقت و شفافیت، آن چه که از گذشته تا حال بر سر میراث فرهنگی این دیار آمده با آقای محمدی در میان نهاده شد. در پایان نشست، آقای مدیرکل، نکات و وعده های ذیل را مطرح کردند:
1. برای ثبت جهانی محوطه باستانی ازبکی ضرورت دارد درباره تملک اراضی هشتاد هکتاری آن اقدام شود. باید ابتدا خواسته مالک آن ملک را برآورده کرد سپس برای ثبت جهانی آن اقدام کرد. معاون اداره کل میراث فرهنگی به سرعت، هیاتی از مرتبطان اداری و فعالان فرهنگی در این باره تشکیل دهند و کار را با دقت و سرعت به انجام برسانند.
2. برنامه بعدی، راه اندازی موزه باستان شناسی در محوطه باستانی ازبکی است. اشیای کشف شده در این محوطه که اکنون در موزه ملی ایران نگه داری می شود به این موزه آورده شود.
3. با توجه به اهمیت مردم شناسانه این شهرستان، ضرورت موزه مردم شناسی، ما را واداشت تا همین روزهای پیش، قرارداد لازم را جهت آماده سازی آسیاب مهدی آباد برای افتتاح چنین موزه ای منعقد کنیم. آقای مهندس صادقلو فرماندار محترم پذیرفتند تا با استفاده از ظرفیت ارزش افزوده، در این امر مهم به کمک ما بیایند.
4. در دیدار با شهردار محترم و عزیزان شورای شهر در جریان راه اندازی موزه صنعت در محل کارخانجات نساجی مقدم قرار گرفتیم. از همین شنبه پرونده راه اندازی این موزه را تشکیل می دهیم. دوستان دو نقطه از کارخانه را برای موزه صنعت آماده کرده اند.
5. با توجه به اهمیت تداوم روحیه ضد استعماری در مردم، توجه به کودتای آمریکایی - انگلیسی بیست و هشت مرداد 32 بسیار مهم است. معاون اداره کل میراث فرهنگی پس از مذاکره با هیات امنای قلعه احمدآباد مصدق، موافقت اولیه آنان را کسب کرده است. همین امسال راه اندازی آن موزه را انجام می دهیم.
6. درباره مرمت مسجد تاریخی نجم آباد هم اداره کل میراث فرهنگی در آبان سال 98 طرح خدمات بنا را تهیه کرده و از معاونت میراث فرهنگی وزارت، درخواست بودجه اضطراری کردند و کارشناسان مستقیم را تعیین کرده اند. تا این مرحله هم طی شود فعلا مهندس صادقلو با اختصاص بودجه از ارزش افزوده، برای مرمت مسجد موافقت کردند.
7. من از شما می خواهم همان حساسیتی را که درباره میراث فرهنگی دارید درباره صنایع دستی هم داشته باشید. ما با شهرداری محترم به توافق رسیدیم که محلی برای ارایه تولیدات صنایع دستی پیش بینی کنیم.
8. من دارم برنامه میان و بلندمدت می نویسم. تا زمانی که در این سمت هستم خودم پیگیر آن باشم و بعد هم برنامه را به مسوول بعدی بدهم.
آثار تاریخی نظرآباد ساماندهی می شود
کرج - خبرگزاری ایرنا: سرپرست اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان البرز اعلام کرد که ساماندهی آثار تاریخی شهرستان نظرآباد در دستور کار قرار گرفته است. بنا به گزارش روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان البرز، فریدون محمدی در حاشیه نشست با جمعی از اعضای انجمن ها و فعالان عرصه میراث فرهنگی شهرستان نظرآباد افزود: با توجه به برخی حوادث (تخریب بخشی از مسجد تاریخی نجم آباد بر اثر بارش ها) در شهرستان نظرآباد و حساس شدن دوستداران میراث فرهنگی، جمعیت دوستداران و انجمنهای میراث فرهنگی این شهرستان درخواست دیدار و پاسخگویی مسوولان به برخی از مسایل موجود را داشتند که خوشبختانه توانستیم با آنها به نقطه نظرات مشترکی برسیم. وی بیان داشت: در دیدارهایی که با فرماندار و شهردار نظرآباد داشتیم موضوعات مهمی مورد بررسی قرار گرفت و به نتایج خوبی دست پیدا کردیم و نوید خوبی به دوستداران این عرصه دادیم .محمدی گفت: مرمت مسجد تاریخی نجمآباد، بازگشایی خانه موزه مصدق، ساماندهی محوطه تاریخی ازبکی و سایت موزه شدن آن و تجهیز آسیاب مهدی آباد به عنوان موزه از مواردی است که در دستور قرار دارد. سرپرست اداره کل میراث فرهنگی البرز افزود: از دیگر تصمیمات این نشست با مسوولان شهرستان نظرآباد نصب المان های تاریخی این شهرستان و راه اندازی مجموعه گردشگری و صنایع دستی در منطقه است. وی بیان داشت: اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان از تشکیل انجمن هایی عرصه میراث فرهنگی حمایت خواهد کرد زیرا این تشکل ها بازوی اصلی این اداره کل در حفاظت از آثار تاریخی استان هستند. شهرستان 160 هزارنفری نظرآباد واقع در غرب کرج مرکز استان البرز یکی از مناطق تاریخی کشور بوده که آثار 9 هزار ساله این شهرستان در مقر سازمان ملل متحد نگهداری می شود.
خبر فوق در وب سایت خبرگزاری ایرنا
_________________________
خودشیفتگی مدیر ناکارآمد این بار با استشهاد نابجا به کلام وحی
در روز 3 اردیبهشت 1399 پانزده تن از فعالان فرهنگی و اجتماعی شهرستان نظرآباد در نهایت صمیمیت، شفافیت و صداقت، وضعیت نابسامان میراث فرهنگی دیرپای این کهن دشت را با آقای محمدی مدیرکل میراث فرهنگی استان البرز در میان گذاشتند. با تدبیر آقای مدیرکل، مدیر دفتر نمایندگی میراث فرهنگی نظرآباد در جلسه حضور نداشت. متاسفانه ایشان که عدم نظارت و ناکارآمدی اش، به میراث فرهنگی شهرستان از جمله محوطه ساسانی تینال تپه، مسجد تاریخی نجم آباد و دیگر آثار ثبت شده در فهرست آثار ملی ایران آسیب های جدی و جبران ناپدیری زده، با خودشیفتگی و خودبسندگی آزار دهنده، این بار از کلام قدسی وحی سوء استفاده کرده و در واکنش به دیدار و گفت و گوی فعالان فرهنگی با مدیرکل محترم، آیه شریفه فوق را استوری کرده است. آقای ناکارآمد! استشهاد نابجا و غیر اخلاقی شما به کلام وحی را باور کنیم یا ویرانی مسجد تاریخی نجم آباد به جهت سوء مدیریت را. کمی به خود آیید که اخلاق و ادب مقدم بر قدرت است...
حسین عسکری - 4 اردیبهشت 1399
- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology
بازتاب دیدار و گفت و گو با مدیرکل میراث فرهگی استان البرز در هفته نامه شهروند ما
مطالب مرتبط
_________________________
تخریب مسجد قدیمی نجم آباد به روایت خبرگزاری های ایسنا و ایرنا
بار دیگر ریزش سقف مسجد قاجاری نجم آباد در استان البرز
ویژه مطالبی درباره تخریب محوطه ساسانی در استان البرز - 3
ویژه مطالبی درباره تخریب محوطه ساسانی در استان البرز - 2
ویژه مطالبی درباره تخریب محوطه ساسانی در استان البرز - 1
در پی بارشهای اخیر؛
سقف نمازگاه شیخهادی نجمآبادی فروریخت
سقف مسجد قاجاری نجمآباد در استان البرز که محل عبادت شیخ هادی نجمآبادی بوده و فعالان میراث فرهنگی بارها درباره وضعیت آن هشدار داده بودند، فرو ریخت.
خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ: مسجد قاجاری نجمآباد در شهرستان نظرآباد استان البرز از دوره قاجار به یادگار مانده است که اینروزها، به دلیل بارش بارانهای متعدد در وضعیت نامناسبی قرار گرفته است. آبانماه سال گذشته بخشی از سقف این مسجد فرو ریخته بود؛ مسجدی که آیتالله شیخ هادی نجمآبادی و روحانیون و علمای دیگر نیز در آن نماز گزاردهاند . حسین عسگری نویسنده و مؤلف کتاب «دشتی به وسعت تاریخ» در این باره به خبرنگار مهر میگوید: «این مسجد در سال 86به عنوان اثر ملی ثبت شده است. ما بارها نسبت به وضعیت آن هشدار داده بودیم اما هیچوقت به نتیجهای نرسیدیم. حتی آقای صابری مدیرکل سابق میراث فرهنگی استان البرز نیز از این مسجد دیدن کرد. مدیر میراث فرهنگی نظرآباد نیز از وضعیت آن مطلع بود تا اینکه پلاستیکی برای جلوگیری از تخریب بیشتر سقف کشیدند که میدانستیم موقت است. وضعیت این مسجد به همین شکل ادامه داشت تا اینکه بخشهای دیگری از سقف آن در روزهای اخیر و به دلیل بارشهای سنگین فرو ریخت.»
اکبر شماخی از شورای روستای نجمآباد هم درباره این مسجد توضیحاتی داشت که در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: «ضلع جنوبی و جنوب شرقی مسجد به دلیل آنکه ترمیم نشده بود، فرو ریخت و باعث شد بیشتر از یک سوم سقف آن از بین برود. ما بارها هشدار داده بودیم حتی گفتیم که علفهای یک متری روی سقف روییده است که آن را سستتر میکند. مدیر میراث شهرستان گفته بود که آن را مرمت خواهد کرد. با این وجود کاری انجام نشد. میدانستیم که نایلون کشیدن روی سقف، کاری از پیش نمیبرد ولی باید بودجهای برای آن اختصاص میدادند چون این مسجد ثبت ملی و تاریخی است. اکنون هزینه بیشتری باید برای مرمت آن صرف شود. درباره وضعیت این مسجد، افراد مختلفی واکنش نشان داده بودند از جمله دکتر حکمتالله ملاصالحی از اساتید دانشگاه و عضو هیئت امنای بنیاد ایرانشناسی که در یادداشتی انتقادی، نسبت به بیتوجهی به میراث شهرستان نظرآباد واکنش نشان داده بود.
اسماعیل آلاحمد نویسنده و پژوهشگر تاریخ البرز نیز، در یادداشتی باعنوان «مسجدی که قُرق شده و مشماپیچ بود» نوشته است: «در شرایط امروز روستای نجمآباد باید دست امید از مدیران و مسئولان آن شست. فعالان میراث فرهنگی نه تنها درباره وضعیت این مسجد به مسئولان مختلف میراث فرهنگی شهرستان نظرآباد و استان البرز ابراز نگرانی کرده بودند، بلکه درباره تپه ساسانی این شهرستان نیز انتقاد کرده و اعلام کرده بودند که این تپه هنوز یک تابلوی هشدار یا معرفی ندارد و اکنون به پیست موتورسواری تبدیل شده است.» در ادامه واکنشها به مساله ریزش سقف مسجد مورد اشاره، علیرضا گروسی دبیر مؤسسه مردمنهاد حامیان محوطه باستانی ازبکی هم نامهای به مدیرکل میراث فرهنگی البرز نوشته و درخواست برگزاری جلسه هماندیشی درباره وضعیت میراث فرهنگی این شهرستان کرده است. این جلسه از آنجایی درخواست شده که مدیرکل میراث این استان به تازگی منصوب شده است.
24 فروردین 1399، 10:33 کد خبر 4898154
گزارش فوق در وب سایت خبرگزاری مهر
_______________________________
ادامه تخریب یک مسجد تاریخی در البرز
یکشنبه 31 فروردین 1399 / 10:04 - دستهبندی: البرز - کد خبر: 99013118215 - خبرنگار: 50022
خبرگزاری ایسنا/ البرز: یک فعال فرهنگی و البرزپژوه با اشاره به ادامه تخریب سقف مسجد تاریخی نجمآباد در شهرستان نظرآباد استان البرز گفت: این مسجد در اوایل دوران قاجاریه توسط یکی از وزرای فتحعلی شاه ساخته شده و در سال 1396 به ثبت ملی رسیده است اما در حال حاضر وضعیت خوبی ندارد. دکتر حسین عسکری در گفت و گو با ایسنا، گفت: مسجد تاریخی نجمآباد شهرستان نظرآباد توسط میرزا عبدالکریم ساوجبلاغی از وزرای فتحعلیشاه قاجار ساخته شده و براساس پژوهشهای تاریخی، برخی علمای خاندان علمی و فرهنگی نجم آبادی مانند آیت الله شیخ هادی نجم آبادی، روحانی نواندیش و قرآن پژوه عقل گرای روزگار قاجار و ملا ابراهیم نجم آبادی، حکیم صدرایی دوره قاجار در آن نماز خواندهاند. وی خاطرنشان کرد: البته اهالی منطقه ساخت بنای اصلی این مسجد را مربوط به 700 سال قبل میدانند. عسکری افزود: متأسفانه آبان ماه سال گذشته بخشی از سقف این مسجد بر اثر بارندگی فرو ریخت و اخیراً دو مرحله دیگر هم سقف مسجد ریزش کرده و بنا وضعیت خوبی ندارد. وی ادامه داد: در حال حاضر امکان ورود به مسجد وجود ندارد و در صورت ادامه این وضعیت احتمال ریزش باقی سقف نیز دور از انتظار نیست. این البرزپژوه افزود: میراث فرهنگی در قبال تخریب سقف این مسجد تاریخی عنوان میکند که بنا به هیئت امنا سپرده شده است اما بحث اینجاست که امکان واگذاری یک مسجد ثبت ملی شده که جایگاه تاریخی دارد و در آن نماز جماعت برگزار نمیشود به هیئت امنا وجود ندارد. وی خاطرنشان کرد: در هر حال با ادامه چنین روند بحرانی برای مسجد تاریخی نجمآباد، احتمال تخریب این بنا وجود دارد.
متن خبر فوق در وب سایت خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)
_______________________________
متأسفانه مسجد، قُرق شده بود و مشمع پیچ!
یادداشت انتقادی اسماعیل آل احمد (نویسنده و البرزپژوه) درباره ریزش سقف مسجد قاجاری نجم آباد استان البرز در روز 22 فروردین 1399
«...از آن چه در نظر شرع، حرام و آن چه برخلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است به طور قاطع اگر جلوگیری نشود همه مسؤول میباشند و مردم و جوانان حزباللهی اگر برخورد به یکی از امور مذکور نمودند به دستگاههای مربوطه رجوع کنند و اگر آنان کوتاهی نمودند خودشان مکلف به جلوگیری هستند. خداوند تعالی مددکار همه باشد» (بخش پایانی بند «م» وصیت نامه حضرت امام خمینی رحمت الله علیه).
«خطاب بنده در غیر از این جلسه به همه است؛ من به همه آن هسته های فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً می گویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و به قول میدان جنگ، آتش به اختیار. البته در جنگ، قرارگاه مرکزی وجود دارد که دستور می دهد اما اگر چنانچه رابطه قرارگاه قطع شد یا قرارگاه عیبی پیدا کرد، اینجا فرمانده دستورِ آتش به اختیار می دهد. خب شما افسرهای جنگ نرمید ـ قرار شد شما افسران جوان جنگ نرم باشید ـ آنجایی که احساس می کنید دستگاه مرکزی اختلالی دارد و نمی تواند درست مدیریت کند، آنجا آتش به اختیارید؛ یعنی باید خودتان تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید» (بیانات رهبر فرزانه انقلاب در دیدار جمعی از دانشجویان ـ 17/2/1396).
همیشه از این دو سفارش می ترسیده ام. چه سفارش آن مرد بی نمونه ـ حضرت امام و به قول شهید آوینی نماد پذیرش توبه انسان در این روزگار ـ و چه این سفارش مرد حکیم دیانت و دنیامان حضرت رهبری. همیشه در مخیله حقیر خودم این دو سفارش را مایه نوعی برآشوبیدن بی تدبیرانه و افسارگسیخته می دیده ام که نه تنها کاری از آن برنمی آید که آتشی برخواهد افروخت که بی تردید نخستین سوزانده شده آن همین جمهوری مبارک اسلامی است که اتفاقاً ثمره عمر همین دو حکیم بزرگ است. همیشه از این دو سفارش می ترسیده ام تا این روزها که نه تنها دیگر از این دو سفارش نمی ترسم که آن دو را آخرین دوای همه دردهای بی دوایی می بینم که ممکن است در طول زمان جسم و جان این جمهوری مبارک اسلامی را رنجه کند. مگر نه این است که همیشه آخرین دوا، داغ نهادن بر زخم است. اگر تو آن زمان که همه شرایط فراهم است از مسؤولیتی که داری خودت و جامعه ات را سرمست خدمت نکنی باید با «خودشان مکلف به جلوگیری هستند» یا با تعبیر «آتش به اختیار» به سراغت آمد و این زخم را با داغ مداوا کرد. این تعبیر حضرت حافظ است:
به صوت بلبل و قمری اگر ننوشی مِی
علاج کی کنمت آخِرُالدَّواءِ الکَیُّ
در شرایط امروز روستای منحصر به فرد نجم آباد باید دست امید از این مدیر و آن مسؤول شست. این نازنینان! ظاهراً از این همه خسارت که بر حوزه مدیریت شان وارد آمده رنجیده نمی شوند. فدای امیرمومنان که از شنیدن دزدی خلخال یک زن نامسلمان در دایره حکومتش آرزوی مرگ کرد و ما با مرگ این همه مواریث انسانی هویت سازمان فقط به مشمع کشیدن روی خرابی ها بسنده می کنیم. راستی مگر نه این است که تعمیر مساجد الاهی را فقط آنان که به «الله و یوم آخر» ایمان دارند از عهده برمی آیند؟! کاری به سِمت این و آن ندارم. اگر می خواهیم درصد ایمانمان به الله و یوم آخر را ارزیابی کنیم باید ببینیم تعمیر عمارت مسجد تا چه میزان در ما زنده است؟! مدیران مربوطه اگر بودجه ندارند مومن به این آیه قرآن که هستند. والله کافی است ساعاتی بر سر یکی از میادین این شهر بایستند و دست نیاز به سمت مومنان این شهر دراز کنند و از آنان برای تعمیر عمارت مسجد کمک بخواهند و آن گاه ببینند که مردم چگونه کار را به سامان خواهند کرد. ببین سخن حضرت حافظ را:
عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد
ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست
قرار بود مستنداتی از تخریب تازه مسجد تاریخی نجم آباد پیشکش تان کنیم که متأسفانه آن مکان، قُرق شده بود و مشمع پیچ. آنسان که امکان تهیه تصویر واضح و درست فراهم نگردید.
اسماعیل آل احمد - 23 فروردین 1399
_______________________________
تازه ترین تصاویر رنج آور از ویرانی مسجد تاریخی نجم آباد
آقای اسماعیل آل احمد (نویسنده و البرزپژوه)، در 24 فروردین 1399 این تصاویر را با توضیح ذیل برای کانال تلگرامی البرزپژوهی ارسال کردند: «خدا را شکر در وعده ام برای ارایه استنادات ریزش دوباره سقف مسجد تاریخی نجم آباد استان البرز در 22 فروردین 1399، شرمنده شما نشدم. عزیزانی پیش از قُرق مسجد، این عکس ها و فیلم را تهیه کرده بوده اند که دقایقی پیش برایم فرستادند. از آن نازنینان سپاسگزارم.»
- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology
مسجد تاریخی نجم آباد، 22 فروردین 1399
مسجد تاریخی نجم آباد، 22 فروردین 1399
تصویری از ریزش سقف مسجد نجم آباد واقع در شهرستان نظرآباد از توابع استان البرز در سال 1398 که متاسفانه به جهت بی توجهی و عدم مرمت، در 22 فروردین 1399 بخش های دیگر آن فروریخت
غم سروده های حسین جوادان و ج. میناوند در این باره
یادداشت هایی درباره تخریب مسجد قدیمی نجم آباد در استان البرز
_______________________________
مواضع بسیج دانشجویی درباره تخریب تینال تپه و مسجد نجم آباد
_______________________________
دیگر مطالب مرتبط:
ویژه مطالبی درباره تخریب محوطه ساسانی در استان البرز - 1
ویژه مطالبی درباره تخریب محوطه ساسانی در استان البرز - 2
ویژه مطالبی درباره تخریب محوطه ساسانی در استان البرز - 3
یادداشتی از دکتر حکمت اله ملاصالحی
استاد دانشگاه تهران و عضو هیئت امنای بنیاد ایران شناسی
مآثر تاریخی، محوطه های باستانی و من حیث المجموع، مواریث فرهنگی یک ملت، یک کشور، یک جامعه، تنها متعلق به آن ملت و آن کشور و جامعه نیست.میراث جامعه و جهان بشری ما در تراز فراختر و در ترازوی انسانشمول تر هم هست. صیانت از مآثر تاریخی، محوطه های باستانی و یا به مفهوم کلّی و جامع تر، صیانت از مواریث فرهنگی ملت ها و کشورها، تعهد و مسئولیت خطیر و سنگینیست که بر شانه همه ملت ها، همه کشورها، همه جمعیت های جامعه و جهان بشری ما نهاده شده است. اتفاقاً صیانت از مآثر تاریخی ومحوطه باستانی و مواریث فرهنگی هم از جمله ارزش ها و شاخصه های مهم پذیرفته شده جهانیست هم معیار و ترازوی مهم سنجش سطح آگاهی و سواد و دانش و دانایی نظام های سیاسی و جوامع روزگار ما محسوب می شود. نظام های سیاسی و جامعه هایی که فاقد چنین آگاهی و احساس تعهد و مسئولیت به صیانت از مآثر تاریخی و محوطه های باستانی مُلک و ملت خود هستند و اهمیت و اولویت و ضرورت حفاظت و مرمت و بازسازی و پاسداری و شناختن و شناساندن و معرفی مواریث فرهنگی کشور خود را نمی فهمند و در طرح ها و برنامه های توسعه و ارتقاء فرهنگی کیفیت زندگی مردمشان جایگاه خاصی ندارد؛ به مراتب آسیب پذیرتر و شکننده تر از نظام های سیاسی و جامعه هایی هستند که به چنین سطحی از آگاهی رسیده اند و به صیانت و شناختن و شناساندن مآثر تاریخی و محوطه های باستانی و مواریث فرهنگی کشورشان حساس هستند و از چنین سطحی از آگاهی و دانش و دانایی و احساس تعهد و مسئولیت برخوردارند. استدراج فرهنگی که اینک جامعه ما مُلک و ملت ما با آن دست و پنجه می فشارد و فشار سنگین تخریب های گسترده و تجاوزهای یله و بی مهار و افسارگسیخته نهادهای رسمی و غیر رسمی به مآثر و ابنیه تاریخی و محوطه های باستانی کشور وارد آورده اند و همچنان وارد می آورند و تاراج و غارت و قاچاق آثار باستانی و اموال فرهنگی کشور با هیچ عقل و منطقی سازگار و موافق نیست و بسیار خطرخیز و مخاطره انگیز برای مُلک و ملت ما.
استان البرز هرچند یک استان جدید التأسیس در تقسیمات کشوریست، لیکن به لحاظ مآثر تاریخی و محوطه های باستانی و مواریث فرهنگی، هم در زمره غنی ترین استان های کشور محسوب می شود، هم به لحاظ قدمت جایگاهش ویژه است. محوطه عظیم ازبکی و صدها محوطه پیش از تاریخی و باستانی دیگر استان، هم مهر تأیید، هم انگشت تأکید بر مدعای ما می نهد. این دیار و سرزمین فرهنگی و فرهنگ خیز سالهاست که جولانگاه مدیران بی کفایت و فرهنگ ناشناس در حوزه میراث فرهنگیست. متأسفانه وقتی در جامعه ای خلاء فرهنگی و اجتماعی پدید می آید و زلزله انقلابی اتفاق می افتد و طوفان توفنده تحولی بپا می خیزد؛ همیشه فرصت طلبان چونان دجال، از لایه های زیرین جامعه بر صحنه می آیند و با صورتک انقلاب بر چهره بی هیچ شایستگی و لیاقت و دانش و دانایی.آمده اند به صد خدعه و فریب و تزویر، غنیمت ببرند و زر در انبان های تهی از فکر و عقل و فهم و فرهنگ و فضیلت خود بریزند. البته و صد البته به هر بهایی و با هر هزینه ای برای ملک و ملت.
این چنین است که می بینیم هر ملا و مداح و بقال و بنایی را بر صندلی رفیع مراکز استانی میراث فرهنگی کشور می گمارند و می نشانند. می گمارند و می نشانند تا خاموش تر و در پناه امنیت و آرامش خاطر بیشتر، مواریث کشور را غارت کنند و به تاراج دهند.متأسفانه و متأثرانه این در حالیست که صدها و صدها فارغ التحصیل رشته باستان شناسی علی الخصوص دوره های ارشد و دکتری بیکارند و همچنان برای امرار معاش به شغل ها و حرفه هایی پناه برده اند و پشت در و دکه سازمان ها و نهادهایی پرسه زده اند شاید شغلی بیابند و دست به کاری بزنند و کاری بکنند مگر زنده بمانند. کار و شغل و حرفه ای که نه در شأن و منزلت آنهاست نه موافق و منطبق و سازگار با رشته و حرفه تحصیلیشان. مروری در کارنامه سیاه این جماعت غاصب پیشه و کاسب پیشه بی فرهنگ و فضیلت عصر حجری کافیست بدانیم و بفهمیم و متقاعد شویم و بپذیریم با چه اوضاع غم انگیز و خطرخیز فرهنگی طی دهه های اخیر مواجه بوده ایم و اینک نیز رویارو هستیم.
این قلم بر دست و چهره آقای دکتر حسین عسکری این دلاور مرد هوشمند و سرباز بیدار و میراثبان هشیار سنگر مواریث فرهنگی کهن دیار و سرزمین و البرز استان میهن ما بوسه می زند که دلیرانه گام در آوردگاهی سخت و سهمگین نهاده اند و قلم بر کف برغم تحمل تهمت های ناروا و بی مهری ها و جفاکاری جماعتی کاسبکار و کاسب پیشه و فریبکار و خداع و مداح، همچنان با قامت بلند و استواردر میانه میدان و چونان سربازی صدیق و میراثبانی دلیر و هشیار و هوشمند ایستاده اند و در صیانت از میراث مُلک و ملت خود به دفاع بپاخاسته اند و به دفاع در برابر متجاوزان در میانه میدان ایستاده اند. در میانه میدان بمانید که کارنامه درخشانتان در یادها و خاطره ها و خاطرها و حافظه ملت ما می ماند. آنگونه می ماند که شما خود آنگونه در میانه میدان مانده اید و ایستاده اید و نبرد را ترک نکرده اید. مسئله میراث، مسئله ریشه های یک ملت است و چنانکه به دفعات گفته ایم فرهنگ ها، جامعه ها و ملت ها به ریشه ها زنده اند. آنگونه که شادابی، سرسبزی و سرزندگی و رنگ و بوی خوش شکوفه ها و بار و بر و برگ درختان یک جنگل، بقایشان به ریشه هاست و از ریشه هایشان قوت و قوّت می گیرند و تغذیه می کنند. فرهنگ ها نیز چنینند. و جامعه ها و ملت ها و تاریخ ها این چنین استمرار یافته اند. با ریشه های ملک و ملت خویش بازی نکنیم که بازی با آتش است و دامن همه را فراخواهد گرفت و در شعله هایش همه خواهیم سوخت.
حکمت اله ملاصالحی، دانشگاه تهران: 21/1/1399 هجری خورشیدی
انتشار یادداشت فوق در وب سایت ایران ورجاوند
_____________________
به جهت تمرکز در چاره اندیشی های فراگیر در مواجهه با بیماری کرونا، با ارسال نامه تصویری فوق به آقای فریدون محمدی (مدیرکل محترم میراث فرهنگی استان البرز)، موقتاً گفتگوی انتقادی درباره وضعیت نابهنجار میراث فرهنگی شهرستان نظرآباد (نماد تاریخی استان البرز) در دو رسانه «کانال البرزپژوهی» و «صفحه نظرآباد را باید دید» متوقف می شود. البته مطالبات بحق فعالان فرهنگی و اجتماعی این شهرستان در دوران پساکرونا همچنان ادامه خواهد داشت. این نامه تصویری با صدای حسین عسکری (البرزپژوه) تنظیم شده و دارای مستنداتی از تخریب گسترده و غم انگیز میراث فرهنگی به ویژه آثار ملّی است. ضمن سپاس از همدلی، حساسیت و آگاهی همه دوستان گرامی حقیقی و حقوقی، خواهشمند است فعلاً از ارسال پیام و یادداشت خودداری فرمایید. دل خوش می داریم به وعده آقای مسعود اسکندری مدیرکل امور استان های وزارت میراث فرهنگی که در 19 فروردین 1399 در دیدار از البرز، گفتند: «میراث فرهنگی استان البرز در دوران پساکرونا متحول خواهد شد.» همچنین به طرح های نو و اصلاحی مدیرکل جدید بسیار امیدواریم. 21 فروردین 1399
_____________________
مفتخریم به سر سوزنی از غیرت آسمانی و انسانی شما در حفظ هویت ایرانی ـ اسلامی خویش
پیام تشکر گروهی از فعالان حوزه میراث فرهنگی استان البرز از حمایت های استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی
همیشه این چرخ کج مدار، چرخیدن بر محور «خون دل خوردن و گلی حاصل کردن» دوران کرده و مدام بر سر آن است که کام همه را تلخ کند. فقط گاه گاهی کار از دستش درمی رود و خدا، خدایی می کند و فلک، پادشاهی و اتفاقاتی برایت رخ می دهد که تا آخر عمر، باورت نمی شود که این تویی که در جریان یک اتفاق ناب و آسمانی افتاده ای و با انسانی بی بدیل، دم خور شده ای؛ انسانی که در همه چیز، حرف اول و آخر را می زند؛ کسی که دل و جانش از دانش و بینش سرشار است. تکرار می کنم: کسی که دل و جانش از دانش و بینش سرشار است؛ کسی که با همه آسمانی بودنش به توی زمینی اجازه می دهد آویزانش شوی و به برکت این وصله ناجور بودن، حالت خوب شود و در میان همه آن خون دل خوردن ها گلی حاصل کنی.
آشنایی با استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی ـ این استاد بی بدیل دانش و بینش ـ یکی از همان یا شاید تنها دفعه ای است که جان خون پالای ما گلی حاصل کرده است و در این کویر آتشناک و عطشناک، از چشمه گوارا و خنک همنفسی با ایشان، لبی تر کرده است و به سماع آمده است و از مرگی جانکاه و لحظه به لحظه جان به در برده است. از جمله برکات آشنایی با شما در این سال ها و نیز استاد دانشمندتان ـ دکتر مجیدزاده که رشته ارژمند باستان شناسی را از انحلال و مرگ نجات دادند ـ درکی درست از میراث فرهنگی بود. اگر این مهم را از هم نفسی با شما درنمی یافتیم بی شک فرق چندانی با مبتلایان به «ویراژ نادانی بر میراث ساسانی» نداشتیم. با تمام عشق و ارادت بر پای فرهنگ و فضیلت شما هزاران بار بوسه می زنیم که به تعقیب جای آن پاها از گام نهادن در ناکجاآباد «بی هویتی» راه به سلامت بردیم و به اندازه سر سوزنی از غیرت آسمانی و انسانی شما در حفظ هویت ایرانی ـ اسلامی خویش مفتخر شدیم. در ایام میلاد حضرت منجی ـ عجل الله فرجه ـ که مظان استجابت دعا است خدا را به همه معصومیت آن حضرت سوگند می دهیم که حضرت استاد ملاصالحی ـ منجی ما از درد بی درمان بی هویتی ـ را تا همیشه سایه گستر جان و حیات ما قرار دهاد. با غزلی از حضرت حافظ، نهایت ارادت خویش را به آن یگانه دوران، پیش کش می کنیم:
خنک نسیم معنبر؛ شمامهای دلخواه
که در هوای تو برخاست بامداد پگاه
دلیل راه شو ای طایر خجسته لقا!
که دیده آب شد از شوق خاک آن درگاه
به یاد شخص نزارم که غرق خون دل است
هلال را ز کنار افق کنید نگاه
منم که بی تو نفس میکشم زهی خجلت
مگر تو عفو کنی ورنه چیست عذر گناه
ز دوستان تو آموخت در طریقت مهر
سپیده دم که صبا چاک زد شعار سیاه
به عشق روی تو روزی که از جهان بروم
ز تربتم بدمد سرخ گل به جای گیاه
مده به خاطر نازک ملالت از من زود
که حافظ تو خود این لحظه گفت: بسم الله
گروهی از فعالان حوزه میراث فرهنگی استان البرز
23 فروردین 1399
_____________________
واکنش استاد کاظم عرب به یادداشت هشدار دهنده استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی
با سلام و درود خدمت جناب دکتر حسین عسکری. ضمن سپاس از اقدامات و روشنگری های جنابعالی همچون همیشه از قلم استاد بزرگوار و صدیق خود حظ وافر بردم، دکتر حکمت اله ملاصالحی را می گویم که در دوران وانفسای به گفته خودشان «نامحمود» علیرغم عدم ارتباط سازمانی با سازمان میراث فرهنگی یک تنه علم مقابله با دولت خردستیز نامحمود را در حوزه میراث فرهنگی بر دوش کشیدند. باری قبل از شروع بکار دولت نهم قریب به اتفاق مدیران استانی و ستادی میراث فرهنگی دانش آموختگان رشته معماری و یا باستان شناسان خبره بودند، ولی پس از آغاز بکار دولت پیش گفته به قصد تقسیم غنایم و به زعم خود تسویه تشکیلات فعالان ستاد انتخاباتی رئیس جمهور منتخب که در حوزه میراث فرهنگی هیچ گونه سررشته ای نداشتند و در سایر دستگاه ها سرشان بی کلاه مانده بود اعم از مداح، (در قم مداحی نام آشنا مدیر موزه آستانه مقدسه شد که نه علاقه و نه آگاهی از امور داشت و نه در موزه حضور می یافت) آموزگار، بعضاً نظامی و... به سازمان میراث فرهنگی سرازیر شدند و در آن جا خوش کردند و به یکباره تعداد کارکنان سازمان که به تازگی با سازمان جهانگردی ادغام شده بود به طرفه العینی به سه برابر افزایش یافت، و اینچنین شد که به گفته مهندس بهشتی سنگرهای میراث فرهنگی پس از گذشت سه دهه از انقلاب فتح شد و شیرازه امور حراست، پژوهش، معرفی و حفاظت از میراث فرهنگی از هم گسیخت.
- استاد کاظم عرب از پیشکسوتان البرزی عرصه میراث فرهنگی و گردشگری کشور است که اخیراً با عنوان علمی استادیار پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری بازنشسته شده است. مدیریت هشت ساله اداره کل میراث فرهنگی استان قم، دو دوره معاون پژوهشکده باستان شناسی کشور، معاون دفتر ثبت آثار فرهنگی و تاریخی، مدیر امور پژوهشی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری و معاون توسعه مدیریت پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، عمده ترین فعالیت ها و مسئولیتهای استاد عرب است.
- به نقل از: کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology
_________________
نامه علیرضا گروسی دبیر موسسه مردم نهاد حامیان محوطه باستانی ازبکی به مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان البرز جهت درخواست برگزاری جلسه هم اندیشی درباره وضعیت میراث فرهنگی شهرستان نظرآباد، 23 فروردین 1399
_________________
ویژه مطالبی درباره تخریب محوطه ساسانی در استان البرز - 2
ویژه مطالبی درباره تخریب محوطه ساسانی در استان البرز - 3