همچنان بازتاب گفت و گوی «شمس» و «زودبین» - 2
اشاره: بررسی کوتاه مکاتبه انتقادی آقای «امیر شمس» رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان ساوجبلاغ و آقای «حسین زودبین» نماینده روزنامه جوان، از همان لحظات نخستین، نظرهای متفاوتی را برانگیخت که همچنان ادامه دارد. یادآوری می شود پیام های زیر لزوما" مورد تایید نویسنده وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی نیست و باب نقد درباره آنها باز است. همچنین عبارت های داخل {...} به جهت لحن نامناسب حذف گردیده است.
------------------------
- فعال هنری ساوجبلاغی: جناب حسین آقای عسگری، خسته نباشید. در صورت امکان هر دو مقاله آقایان امیر شمس و حسین زودبین را به طور کامل چاپ کنید. نکته جالب در این مناقشه قلمی، عدم سابقه روشن در عملکرد فرهنگی و هنری هر دو آقایان است. جناب آقای شمس رئیس فرهنگ و ارشاد ساوجبلاغ، پیشینه مدیریت فرهنگی و هنری در سابقه خود ندارد. در عملکرد چهار ساله خود در این شهرستان نیز به جز افول فعالیت های هنری، پرداختن به امور اقتصادی مانند اجاره فرهنگسرا و طرد هنرمندان (به دلیل برخورد توهین آمیز و عملکرد غیر فرهنگی مدیر فرهنگسرای امام علی آقای کریم اصل روستا) نشان مثبتی از خود بر جای نگذاشته اند. تنها عملکرد مثبت هنری آقای حسین زودبین حضور در نمایش موفق آواز ستاره های آقای مهرداد کورش نیا است. البته تنها کسی که در آن کار هیچ جایزه ای در جشنواره های متعدد کسب نکرد، حسین زودبین بود. در بقیه عملکرد خود یا {...} به دنبال کاندید شدن در انتخابات شورا بوده است یا به دنبال منافع اقتصادی از راه هنر همچون اجرای تئاتر مذهبی با دریافت وجوه کلان برای آن نمایش که به سایر هنرمندان چنان مبالغی برای آثار هنریشان پرداخت نمی شود. در پایان از همه دوستان خواهش می کنم به جای صف بندی و ایجاد جریانات حاشیه ای غیر هنری به نقد مدیریتی و هنری منصفانه بپردازند.
- پاسخ مدیر وبلاگ:دوست گرامی، بنده هم ضمن استقبال از فراز پایانی پیامتان، از جنابعالی و دیگر دوستان منتقد تمنا دارم که بیشتر با نام اصلی و آشکارا نقدهای خود را بیان کنید و از ابراز نظرهایی که نیاز به اثبات و ارایه دلیل دارند، خودداری فرمایید. البته این آشفتگی در نقد هم ریشه در مدیریت غیر روشمند عرصه فرهنگ و هنر شهرستان دارد که مدیران آن هیچ وقت نخواستند حرف حساب اهل فرهنگ را در فضایی آرام و دوستانه بشنوند. یادآوری می شود که کماکان حق پاسخ گویی برای آقایان شمس و زودبین محفوظ است و ما منتتظر نوشته های ایشان و دیگر دوستان اهل نظر هستیم.
- روزبه روزبان: فرهنگسرای امام علی (ع) تنها سالن اجتماعات هشتگرد و حومه است. البته باید به آقای اصل روستا و آقای شمس حق داد که به متقاضیان سالن در شهر امکان استفاده از سالن را بدهند: به گروه های ان ای، به قلم چی، به تعاون، به بهزیستی و به ادارات مختلف آن هم نه به قیمت ریالی بلکه حفظ ارتباطات، حفظ دوستی یعنی {...} از امکانات دولت دوست یابی کردن که البته هنر لو رفته بعضی مدیران است. اما جای سوال اینجاست که آیا به هنرمندان هم این قدر لطف می شود منکر آن نیستیم که فرهنگسرا هزینه دارد اما چرا این کوپن تخفیف بجای اینکه به اهالی هنر داده شود به ادارات داده می شود. البته اکنون که کار به جاهای باریک کشیده احتمالا همین مدیران و دوستان حمایت خود را دریغ نخواهند کرد و این طور که پیش می رود بازنده این بازی هنرمندان لخت و عور ،دانشجویان بی چیز و تند زبان و دست به قلمان محافظه کار است که نمی توانند با نام واقعی کمترین حق خود را مطالبه کنند. دنیا با آخرین سرعت قرن 21 را می پیماید و ما در هشتگرد شاهد لجبازی بچه گانه ایم .
- حسینی: سالها گذشته و می گذرد و 3 جشنواره بزرگ به تاریخ می پیوندد. فرماندار وقت، رئیس شورای وقت، شهردار وقت، رئیس ارشاد وقت و مسئولین انجمن های 7 گانه فرهنگ و هنر که نامشان در فرهنگ استان می درخشد و مردم هنرمندان آن سال های طلایی را به خاطر خواهند سپرد.{...}
- فریبرز ساوجبلاغی: حسین جان، با تشکر از فراهم کردن فضایی برای گفتگوی اهل فرهنگ و هنر در وبلاگ سرزنده شما. واقعا شما ثابت کردید که در این فضای سرد و مرده با آن نشریه بی خاصیت و ترسوی پیام سپیدار، وبلاگ و سایت می تواند یک رسانه اثرگذار باشد. من هم به عنوان عضو کوچک جمع اهل فرهنگ و هنر شهرستان ساوجبلاغ، مواردی را به اطلاع شما و دوستان عزیز می رسانم: 1) فعلا دعوای سلیقه ای را باید کنار گذاشت چون هم اکنون شما دوست گرامی و آقایان مهرداد کورش نیا و حسین زودبین و استاد نادری و مهراب حیدری و... در یک چیز اتفاق نظر دارند و آن هم اصلاح مدیریت فرهنگی شهرستان مخصوصا مدیریت فرهنگسرای امام علی است. 2) پیش کشیدن اختلافات گذشته، هدف اصلی ما فعالان فرهنگی و هنری را به فراموشی می کشاند و این سم است. 3) شکر خدا آقایانی را که نام بردم هیچ کدام وارد اختلافات سلیقه ای مربوط به گذشته نمی شوند و این را از مطالبی که به نام آنها ثبت شده است، می توان متوجه شد. 4) پیشنهاد من این است که همه دوستان با نام اصلی مقاله ارایه دهند تا بشود همه حرف ها را در فضایی منطقی و غیر احساسی مطرح کرد. 5) به برخی از دوستان هنرمند هشدار می دهم که در برابر مطالبه عمومی همه هنرمندان شهرستان مبنی بر تغییر مدیریت فرهنگی شهرستان مقاوت نکنند چون همه حرف ها و عملکردهای آنهادر حافظه تاریخی شهرستان باقی خواهد ماند. کاری کنیم که در آینده شرمنده بچه های هنرمند نباشیم.
- ربابه سلیمانی: آقای عسگری عزیز سلام، با تشکر از باز کردن مبحث نقد فرهنگ و هنر ساوجبلاغ. پیشنهاد دارم که شما در صورت امکان، لطفن مقالات و نظرات دوستان در این چند روز اخیر را به منظور اطلاع رسانی بهتر و موثرتر طی نامه‌ای مکتوب کرده و برای مدیریت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی ساوجبلاغ ارسال نمایید. تا درصورتی که پاسخ یا تمایلی به مشارکت در بحث داشتند از نظرات ایشان هم آگاه شویم. یا اینکه شما به نمایندگی از مسئولین انجمن ها یا با مشارکت ایشان، طی مکتوبی از آقای شمس جهت نشستی با اعضای انجمن‌ها دعوت به عمل آورید.
----------- توضیح نویسنده وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی و تکذیبیه اصغر گروسی -----------
- اصغر (؟؟؟): آقای عسگری من نمی دانم شما پشت پرده دامن زدن به اختلافات به دنبال چه چیزی هستی؟ ولی عقلم می گه بدت نمی آد هم شمس و هم زودبین را از صحنه به در کنی. از مدیریت وبلاگت و مطالب اسم مستعارت که اینجوری فهم میشه ولی باید بگم که هر دوی این آقایان حداقل از نیروهای ارزشی و ولایتمدار هستند. {...} از شما هم بعیده که اینطور تریبون یک سری آدمای تاریخ مصرف گذشته شدی. به خودت بیا برادر اینها هم مثل {...} با شیوه زنانه تحت اسم مستعار نظراتشون اعلان می کنند. تقصیری هم ندارن طفلک ها پرونده شون آنقدر آلوده است که نمی توانند این تهمت ها رو با اسم اصلی به دیگران نسبت بدن. بازم خدا پدر آقای زودبین رو بیامرزه که یه چند خط نوشت و بقیه هم جرات پیدا کردن و از لونه هاشون بیرون اومدن.
- پاسخ مدیر وبلاگ: اصغر جان، به گونه ای سخن گفته ای که تئوری «توهم توطئه» در مورد شما به طور کامل صدق می کند. پشت پرده و البته روی پرده این نوشته و ابراز نظرها، فقط ایجاد زمینه «گفت و گوی انتقادی» در بین اهل فرهنگ شهرستان ساوجبلاغ است. بی تردید سخن گفتن از روی «خشم» و «کینه» هیچ حاصلی برای این هدف مبارک ندارد بلکه آن را به بن بست می کشاند. بنده آمادگی آن را دارم که نوشته شما را به طور کامل به نام خودتان در وبلاگ درج کنم. درباره ارزشی بودن آقایان مورد نظر شما حرفی نیست، سخن در کارآمدی یکی از آنها است.
- توضیح ضروری نویسنده وبلاگ: روز یک شنبه 20 تیر 1389 دو پیام با نام مستعار «اصغر» به وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی ارسال گردید که به جهت توهین مستقیم پیام دهنده به آقایان «حسین زودبین» و «مهرداد کورش نیا» و دیگران، از وبلاگ حدف گردید. در همین فرصت از همه دوستان اهل فرهنگ و هنر دو شهرستان ساوجبلاغ و نظرآباد خاضعانه تمنا دارم که از ارسال پیام با لحن نامناسب و دارای بار حقوقی خودداری فرمایند. این وبلاگ بیشتر از نقدهای سازنده و روشمند شما دوستان با نام اصلی استقبال می کند. در تاریخ 21 تیر 1389 آقای اصغر (حمید رضا) گروسی ضمن رد اصالت پیام های ارسالی با عنوان «اصغر»، تکذیبیه ای به شرح ذیل به وبلاگ ارسال کرد. ضمن عذرخواهی از این هنرمند صریح اللهجه، منتظر مقاله مفصل ایشان می مانیم.
- اصغر (حمید رضا گروسی): سلام آقای عسگری، من با مشکلات جاری فرهنگ شهرستان کاری ندارم (اگرچه منظورم داخل وبلاگ شماست) اما مثل اینکه دوستان با ا
سم و فامیل بنده یک سری کامنت ها گذاشتند. از آنجایی که به خوبی من رو می شناسید و می دونید اونقدر جسارت دارم که دیدگاه خودم رو به اسم و فامیل خودم بیان کنم، تمامی نظرات که با اسم و فامیل بنده گذاشته شده پاک بفرمایید. برای هماهنگی با خودم تماس بگیرید لطفا. از اونجا می نویسم که شما شماره من رو دارید و می تونید با من تماس بگیرید. لازم به ذکر است که از این به بعد هیچ پیام یا کامنتی که با اسم بنده گذاشته شده رو در منظر عموم قرار ندهید. پیشاپیش ممنون.
----------- توضیح نویسنده وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی و تکذیبیه مهدی کورش نیا-----------
- مهدی کورش نیا (؟؟؟): با سلام خدمت جناب آقای حسین عسگری. اینکه شما در فضای وبلاگ خود بحثی را به عنوان نقد عملکرد ریاست اداره فرهنگ و ارشاد باز کردید، بسیار سپاس گزارم. قبل از شروع باید یک مورد را بگویم اسم مستعاره اصغر نام یکی از دوستان نام آشنا هنری هست که هم گرافیست هست، هم تئاتری و هم شاعر هم و... بگذریم البته سابقه ایشان در توهین به کسان دیگه برای همه روشن است مثل اتفاقی که در مورد آقای آزادفلاح افتاد. آقای شمس از روز اولی که به عنوان رئیس اداره ارشاد ساوجبلاغ منصوب شدن به دور خود حصاری کشیدن و چند مشاور برای خود انتخاب کردن مشاورانی که در عرصه هنر این منطقه هیچ جایگاهی نداشتن. آقای کریم اصل روستا مشاور ارشد، حسین زودبین مشاور دوم. نفر اول که هیچ گونه سابقه فعالیت فرهنگی هنری نداشته و در پرونده ایشان فقط درج گردیده حراست. نفر دوم بازی در نمایش آواز ستاره ها و.... همش نمایش های مذهبی برای پول. مثل پولی که بابت نمایش باب المراد گرفتن. دعوای اینها فقط به خاطر منافع از بین رفته هست. حرف های آقای زودبین {...} بعد از وام 100 میلیونیش هست که یادش افتاده دیگه {...} نیست و باید مسئول انجمن نمایش بشه که نیست. دادهای آقای شمس هم به خاطره اینه که دیگه هنرمندی دورش نیست تا بده جلو از حق اداره دفاع کنه. آخه همه هنرمندا قبلا رفتن رو مین. تو گوشم صدای شاملو که میگه: پریا رو زمین عشق نموند، خیل
ی وقت پیش بار و بندیلشو بست خونه تکوند. دیگه دل مثل قدیم عاشق شیدا نمیشه، تو کتابم این جور چیزا پیدا نمیشه.
- مهدی کورش نیا با سلام. خدمت دوست عزیز آقای عسگری، مطلبی که به اسم من نوشته شده به هیچ عنوان مربوط به اینجانب نمی باشد. من به جا و به موقع پاسخ گوی دوستان عزیز خواهم بود. آب را گل نکنیم شاید در دور دست کفتری می خورد آب.
- پاسخ مدیر وبلاگ: سو استفاده از نام آقای «مهدی کورش نیا» بیانگر فقدان اخلاق نقد در میان ما است. از دوستان گرامی تقاضا دارم که نسبت به رعایت اصول اخلاقی در بیان دیدگاه خود دقت فرمایند.
------------------------------
- یک نویسنده تاریخ گذشته: توبه کاران چرا خود توبه کمتر می کنند. اصغر آقای عزیز اگر کسانی که از ترس های معمول و یا شاید خانه برانداز می ترسند و حرف های خود را با احترام و بدون توهین با نام مستعار برای شفاف سازی ارایه می دهند شما چه دلیلی دارید که به همان «شیوه زنانه» مورد علاقه خود پشت اسم «اصغر» پنهان شده اید. شاید با این کار بدتان نیاید که تنها اصغر رک و صریح الهجه ای که به خاطر زبانش هیچ فرهنگسرا و هیچ هنرکده ای تاب تحمل اش را ندارد، خراب تر شود. بیا و مردی کن مثل یک مرد (برعکس ما) خودتو معرفی کن. هشتگرد جای کوچیکیه و هنرمندانی که اذیت شدن زیاد نیستن بزار با وبلاگت آشنا بشیم با اندیشه هات که احتمالا متعادل تر از نقدهاتون هست. منتظریم مرد.
- پاسخ مدیر وبلاگ: دوست گرامی، تحقیر زنان و رفتارهای «زنانه» در پیام شما امر پسندیده ای نیست. البته این نگاه، حاصل «مردسالاری» موجود در فرهنگ امروز ایرانیان است.
- جهانی راد: دنیا جای خطرناکی برای زندگی است. نه به خاطر مردمان شرور، بلکه به خاطر کسانی که شرارت ها را می بینند و کاری در مورد آن انجام نمی دهند.
- یک آدم کوچک: کارهای بزرگ با آدم های کوچک انجام‌پذیر نیست.
- کنفسیوس: بسیاری از ملت‌ها، ملت‌های صبوری هستند و با کمبودها می‌سازند، انسان درک می‌کند که فلان چیز کم است اما یک ملت زمانی این مسئله را تحمل می‌کند که آن چیز برای همه کم باشد. مشکل اصلی ما این است که افراد به تناسب مقام‌شان به وظایف‌شان عمل نمی‌کنند؛ چون پادشاه، پادشاهی نمی‌کند، وزیر، وزارت نمی‌کند، معلم، معلمی و جنگنجو، جنگجویی نمی‌کنند و ... همه چیز دچار آشوب شده است. اگر می‌خواهید دولتی زود سقوط کند، کارهای بزرگ را به آدمهای کوچک بسپارید و آدمهای بزرگ را به کارهای کوچک وادارید؛ این موضوع نکته اصلی شکست یک دولت است.
- محسن اکبری: سلام آقای عسکری، خسته نباشید. واقعا کاری کردید که یک عده از همشهری ها متوجه ظرفیت کم مسوولین بشن و بدونن که چه آدمای کم ظرفیتی روی کرسیه ریاست نشستن و از موضع قدرت به همه نگاه می کنند. طاقت یه انتقاد کوچولو رو هم ندارند. اما من امید دارم که آخر این قصه به خوبی تموم میشه، توکلت علی الله، در ناامیدی بسی امید است، پایان شب سیه سپید است. به نطر من متن دو مقاله منتشر بشه تاثیر زیادی روی موفقیت کارتون داره.
- هنرمند غیر ارزشی: گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست آن که البته به جایی نرسد فریاد است.
اینجا هشتگرد است با 70 کیلومتر فاصله از پایتخت!
مهراب حیدری
مسوول انجمن ادبی شهرستان ساوجبلاغ (ستاک)
وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی: برخی مواقع سکوت ناشی از تعطیلی نقد، این توهم را برای مدیران فرهنگی ایجاد می کند که گمان کنند همه چیز ردیف است و مساله و مشکلی در میان نیست مگر گرمی هوا و خرابی کولرها که آن هم به زودی مرتفع خواهد شد! آنها بی خبرند از حرف های ناگفته و قابل تامل فعالان فرهنگی که به دلیل مناسب نبودن فضای گفت و گو، در سینه ها حبس می شود. یادداشت کوتاه یک هنرمند جوان ساوجبلاغی در ویژه نامه یک روزنامه سراسری بهانه ای شد تا این سخنان انتقادی اهل فرهنگ آفتابی شود. صرف نظر از برخی اشکالات متدیک در مجموعه این ابراز نظرها، همین سخن گفتن شفاف، برای توسعه فرهنگی شهرستان بسیار مبارک و مغتنم است. در همین راستا آقای «مهراب حیدری» مدیر کوشا و صبور انجمن شعر و ادب شهرستان ساوجبلاغ (=انجمن ستاک) با ارسال یاداشت زیر از طریق رایانامه، دیدگاه های خود درباره وضعیت فعلی فرهنگ و هنر شهرستان همسایه پایتخت را برشمرده است.
-----------------------------
به بهانه حضور ناصر فیض در فرهنگسرای هشتگرد و انجمن ادبی ستاک
.JPG)
کشتی پهلو گرفتهی فرهنگ و هنر ساوجبلاغ
اشاره: نوشته زیر را آقای «داریوش دوله» عضو انجمن ادبی «ستاک» شهرستان ساوجبلاغ با هدف مشارکت در گفت و گوی انتقادی فعالان فرهنگی شهرستان با مدیر محترم اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی ساوجبلاغ از طریق رایانامه به نویسنده «وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی» ارسال کرده است. این یادداشت برای چاپ در نشریه «نوبت پنجره‌ها» - نشریه داخلی انجمن ستاک - تهیه شده بود اما به دلایلی در آنجا چاپ نشد.
------------------------
بازتاب گفت و گوی «شمس» و «زودبین» -1
اشاره: بررسی کوتاه مکاتبه انتقادی آقای «امیر شمس» رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان ساوجبلاغ و آقای «حسین زودبین» نماینده و خبرنگار روزنامه جوان، در همان لحظات نخستین، نظرهای متفاوتی را برانگیخت. یادآوری می شود پیام های زیر لزوما" مورد تایید نویسنده وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی نیست و باب نقد درباره آنها باز است. همچنین عبارت های داخل {...} به جهت لحن نامناسب حذف گردیده است.
------------------------
- نوید: با تشکر از مقاله خوب شما دوست گرامی. الان باید همه هنرمندان یک نهضت نقد راه بیاندازند و عملکرد رئیس اداره فرهنگ و ارشاد ساوجبلاغ را مورد نقد قرار دهند.
- پاسخ مدیر وبلاگ: نوید عزیز، این وبلاگ از دیدگاه های مختلف دوستان فرهنگی و هنری بسیار استقبال می کند و آمادگی آن را دارد که بدون دخل و تصرف نوشته ها را منتشر کند.
- فلاح: برای روشن شدن دقیق مناقشه آقای زودبین و آقای شمس متن کامل دو مقاله را منتشر کنید تا بهتر بتوان قضاوت کرد. ممنونم از اطلاع رسانی شما.
- پاسخ مدیر وبلاگ: جناب فلاح، پیشنهاد شما بسیار راهگشاست. حتما در اولین فرصت متن آن دو نوشته در وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی منتشر خواهد شد.
- یک دوست: خسته نباشید.
- فراز: متن مقاله آقای زودبین را خوانده ام ایشان کاملا دلسوزانه واقعیت های فرهنگی را انعکاس داده بودند و هیچ شخص خاصی را مورد هجمه قرار نداده اند. حال سوال من از شما این است آقای عسکری شما با چه منطقی با عبارت های همچون ژورنالیستی، گفت و گوی معیوب و .... سطح این نوشته را پایین می آورید در حالی که خود شما در یادداشتتان مستقیما آقای شمس را مورد هجمه قرار می دهید به شما توصیه می کنم به جای اینکه یکی به نعل و یکی به میخ بزنید موضع شفاف اتخاذ نمایید .
- پاسخ مدیر وبلاگ: فراز عزیز، مطلق سیاه و یا سفید دیدن اندیشه ها و نوشته ها از مغالطات بزرگ محافل فرهنگی و هنری شهرستان ما است. بنده هم سعی کردم که در روند گفت و گوی معیوب و غیر روشمند آقایان شمس و زودبین، نقاط ضعف و قوت را همزمان رصد کنم. در اینکه چقدر کامیاب بودم، قضاوت با خوانندگان محترم است.
- ماز و راز: با سلام، یادداشتی در این خصوص به تاریخ 31/03/1389 در وبلاگ نوشته ام (آخرین پست)، در صورت صلاح دید لطفن منتشر نمایید.
- پاسخ مدیر وبلاگ: داریوش عزیز، با سپاس نوشته وزین شما در وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی درج گردید.
- زهرا: سوال من این است که مگر در شهرستان قدیمی و ریشه دار ساوجبلاغ یک مدیر بومی پیدا نمی شود که رئیس اداره ارشاد آن یک نیروی غیربومی و ضعیف است؟ من از نماینده محترم شهرستان جناب آقای نژادفلاح می خواهم فکری در این باره کنند.
- نیما: برای شهرستان ساوجبلاغ با این پیشینه درخشان و این همه ستاره پرفروغ در آسمان فرهنگ و هنر، زیبنده نیست که رئیس ارشاد آن با حداقل های کار فرهنگی مثل تحمل انتقاد، احترام به قلم، خوشرویی و قس علی هذا بیگانه باشد. ظاهرا جناب حاج آقای شمس صرفا برگزاری چند همایش فرمالیته را برای ارایه گزارش کار و خالی نبودن عریضه کافی می داند. از نماینده شهرستان که ادعای علاقه مندی به فرهنگ دارد، انتظار بیشتری داشتیم.
- پاسخ مدیر وبلاگ: قابل توجه مدیریت محترم اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان ساوجبلاغ، این وبلاگ آماده انعکاس پاسخ متولیان فرهنگی شهرستان است.
- علی رضا: می خواهم از این فرصت استفاده کنم و به حاج آقای شمس عرض کنم که تا کی می خواهید با دعوت زوری از هنرمندان برای ارایه کارهای مناسبتی در حضور مسئولین و دو تا مراسم کیک و ساندیسی سر و ته قضیه را هم بیاورید؟ شما در این چهار سال چه تاجی بر سر فرهنگ و هنر شهرستان ما زده اید؟ از شما دوستانه می خواهیم برای حفظ شأن خودتان هم که شده به این تراژدی کسالت بار خاتمه دهید و به دیار خود برگردید. ارشاد ساوجبلاغ در حال حاضر فقط و
فقط تبدیل شده به بنگاه اجاره فرهنگسرا. آن هم به قیمت گزاف. الله اعلم.
- جواد. الف: من از دوستان عزیز فرهنگی خواهشمندم که با آرامش انتقادات خود را بیان کنند چون خاطره خوبی از رادیکالیسم نداریم.
- پاسخ مدیر وبلاگ: جواد عزیز، بنده هم با شما موافقم.
- هنرمند مهاجر ساوجبلاغی: آقای عسگری عزیز، من یکی از هنرمندان شهرستان ساوجبلاغ هستم که به جهت تنگ نظری و بی برنامگی مدیریت اداره ارشاد (آقای شمس) و ریاست فرهنگسرای امام علی هشتگرد (آقای اصل روستا) به تهران مهاجرت کردم. چرا در زادگاه خودم امکان فعالیت فرهنگی فراهم نیست؟
- پاسخ مدیر وبلاگ: باز هم قابل توجه مدیریت محترم اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان ساوجبلاغ.
- علی فلاح نژاد: سلام خدمت آقای عسگری. اول بگم از پستون خیلی استقبال می کنم. منم تا حدودی کار فرهنگی انجام دادم و حتی بازیگر خود آقای زودبین هم بوده ام. من الآن حدود یک سال و نیم هستش که رنگ سن فرهنگسرا رو هم ندیدم. یعنی اجازه نمی دهند که بریم کار کنیم. بچه ها همه دلشون لک زده تا یه بار گروه ها دور هم جمع بشن و یه اجرای جالب ببینن. مگه ما مثل آقای نوریان کم دارم که بذارن برن نظرآباد کار کنن. یا حتی من شنیدم یکی از دوستان به قزوین برای انجام کار رفته. متن حسین رو هم خوندم. خیلی خوب ایشون رو نقد کردن. کاملا میشه گفت تا حرمت حاج آقا پایین نیومده خودشون استعفا بدن بهتره. امیدوارم مسئولین شهرستان اعم از نماینده محترم مجلس و فرماندار و بقیه به فکر چاره باشند. یا علی.
-فلاح رفیع: من ضمن دفاع از نقد آقایان زودبین و عسگری خواستم بگویم که اگر مسئولان عالی شهرستان ساوجبلاغ می خواهند که تفکر اصولگرایی و ولایی تقویت شود در اسرع وقت باید نسبت به پاکسازی مدیران ضعیف و ناکارآمد اقدام فوری کنند. حتما نام آقای شمس در آن فهرست پاکسازی موجود خواهد بود چون صرف خوب بودن برای مدیریت کفایت نمی کند.
- جعفری: آقای عسگری عزیز ضمن تشکر از وبلاگ تون که اولین و تنها رسانه شفاف سازی است. اشاره مستقیم پیکان بعد از آقای شمس به سوی آقای زودبین است که با یدک کشیدن یک لیسانس نمایشی و با صدها متن نخ نمای مذهبی که صرفا سود مالی آن باعث تولید آن گردیده است و لطمه زیادی به هنر و مذهب مبین اسلام وارد کرده است. در این شرایط وانفسا با حمله به ارشاد و فرهنگسرا همه هنرمندان را با یک چوب می زند و خود که تنها ابزار حمله اش پنهان شدن زیر سایه شهرداری و نرخ روز است با گرفتن 100 میلیون وام برای خود فکر جایگاه بزرگتری است. البته با توجه به شرایط موجود هیچ چیز بعید نیست شاید یک روزی ایشان سکان قدرت مند تری در دست بگیرند که به مراتب مرگ نهایی هنر و هنرمند را رقم خواهند زد. لازم به یاد آوری است که در سومین جشنواره هنری شهرستان تنها کسی که دست آقای بهزاد فراهانی را بوسید ایشان بود و اگر آقای فراهانی کوتاه می آمدند به پابوسی هم می رسید (به گواه فیلم اختتامیه) و اولین نامه تخریب هنرمندان با موضوع دعوت از اساتید بدنام از طرف ایشان نوشته و مدیریت گردید. حال مسئولین ارشد شهرستان چنان بی خیال و دور از گود نشسته اند که انگار نه انگار که یک تازه به دوران رسیده و یک آدم {...} (مدیریت فرهنگسرا) یک {...} کم اطلاع از فرهنگ و هنر، سابقه حداقل 10 ساله 200 نفر از هنرمندان بزرگ و کوچک شهرستان را به بازی گرفته اند. شایسته سالاری پیش کش، لاقل نگذاریم این کشتی به گل نشته را غارت کنند و برای همیشه خانواده ها، ترس از محیط های فرهنگسرا را به ترس های دیگرشان بیفزایند. یا وقت آن نرسیده است که کمی به خود بیاییم.
- پاسخ مدیر وبلاگ: جعفری عزیز، از ابراز نظر شما ممنونم. گمان کنم هم اکنون وقت نزاع های گذشته نیست. باید رو به افق آینده حرکت کرد. بنده پیام شما را با هدف شفاف سازی، در وبلاگ درج کردم تا دوست هنرمند آقای زودبین جهت روشن شدن زوایای انتقاد شما توضیحاتی در این باره دهند. از جنابعالی تمنا دارم که اندکی در لحن انتقادی خود تغییراتی دهید تا همچنان گفتگوها به دور از خشم و تعصب پیش رود. بار دیگر سپاسگزارم.
- علی: آقای جعفری، بدبختی ما این است که همیشه با افراط یا با تفرقه، آرمان هایمان آسیب می خورد.
بررسی اثر بخشی دوره‌های ICDL در مدیریت آموزش و پرورش شهرستان ساوجبلاغ
بررسی علایق تحصیلی و شغلی دانش‌آموزان دختر و پسر دوره پیش دانشگاهی در شهرستان ساوجبلاغ
بررسی فراوانی انواع مشکلات سازگاری دانش‌آموزان دختر پیش دانشگاهی شهرستان نظرآباد
رابطه روش‌های تدریس با خلاقیت دانش‌آموزان پایه دوم و سوم راهنمایی نظرآباد و هشتگرد
------------------------------------
جهت مطالعه چکیده پایان نامه های فوق، اینجا را کلیک کنید.
محوطه ازبکی نظرآباد در حسرت بزرگ ترین پارک موزه خاورمیانه!
فاطمه علی اصغر
حدود12 سال پیش که محوطه 9 هزار ساله «ازبکی» از سوی هیات باستان شناسی به سرپرستی دکتر «یوسف مجیدزاده» کاوش شد، همه متخصصان و دوستداران میراث فرهنگی مطمئن بودند که به زودی با این کشف، جامعه باستانشناسی متحول می شود. به دنبال کاوش این محوطه و بدست آمدن دوره های مختلف تاریخی و همچنین سر بر آوردن آثار و بقایای نخستین دژ مادی و کشف نخستین خشت تاریخی، غوغایی در رسانه ها ایجاد شد و با حضور رییس جمهوری وقت «سید محمد خاتمی» این امید در دل ها جوانه زد که این سایت تاریخی سرانجام از نابودی نجات پیدا کرده و برای همیشه تبدیل به یکی از مهمترین سایت های تاریخی - پژوهشی خاورمیانه می شود. اما نه تنها این پروژه تصویب شده محقق نشد بلکه محوطه ازبکی به سوی نابودی و ویرانی تدریجی رفت.
چنانچه در مصاحبه «میراث خبر» با دکتر مجیدزاده وی به عنوان مسئول هیات کاوش این محوطه تاریخی در شش فصل گذشته گفت:«دیگر تعریف پارک موزه برای این محوطه ویران شده معنایی ندارد و تپه های مهم آن با خاک یکسان شده و هر آنچه که از این تاریخ کهن باقی مانده متزلزل و ویران است.» وی همچنین گفت که «سه سال است این محوطه تاریخی بدون حفاظت رهاشده و تپه های مهم آن چون «دوشان تپه» و «یان تپه» که دارای بقایای پنج دوره معماری خشتی متعلق به دو دوره فرهنگی در هزاره های هفتم و ششم پیش از میلاد است و قدیمی ترین خشت ایران در آن یافت شده و قرار بود به سایت موزه گردشگری تبدیل شود، کاملا تخریب شده و دیگر آثار باقی مانده آن نیز در حال ویرانی است.» ادامه مطلب...
دلتنگی هایم پس از چاپ رباعیات خیام امیر اصغری
دوست عزیزم آقای امیر اصغری - خوشنویس جوان نظرآبادی - که رباعیات ماندگار خیام بزرگ را خوشنویسی کرده، آن را در اواخر زمستان 1388 خورشیدی به دست چاپ سپرد. به گمانم علیرغم این رویداد فرهنگی مهم، زمستان سرد فرهنگ و هنر شهرستان نظرآباد همچنان ساکن ماند. مقصود بنده از سردی، بی تفاوتی متولیان فرهنگ و هنر شهرستان به سرنوشت و تولیدات هنرمندان و فعالان فرهنگی است.
استاد اصغری منتقدانه همچنان خوشنویسی می کند و این کتاب، سومین اثر چاپ شده اوست. با شناختی که از او دارم مطمئنم که علیرغم بی مهری ها همچنان خوش و زیبا خواهد نوشت اما مسئله و مشکل در «وظیفه ناشناسی» ماست. در این شهرستان 120 هزار نفری چه اندازه تلاش کرده ایم که هنرمندی همانند استاد اصغری در بین نسل جوان شناخته شود؟ آیا از گذران معیشت این هنرمند نجیب و متواضع آگاهی داریم؟ چرا برای آثار چاپ شده او هیچ جلسه رونمایی و پاسداشت برگزار نمی شود؟ و چرا خبر آن در هیچ نشریه ای به چاپ نمی رسد؟ چرا مسئولان و نظرآبادی ها دیوان حافظ و خیام این هنرمند را به عنوان تحفه نوروزی به همدیگر و میهمانان هدیه نمی دهند؟ آیا باید او از شهر ما برود (بخوانید قهر کند) تا شاید جای خالی اش ما را یه خود آورد؟ چرا این قدر به هنرمندان خود ظلم می کنیم؟ اصلا" چرا این قدر به هویت فرزندان خود ظلم می کنیم؟
آرزومندم که استاد اصغری همچنان به کتابت نستعلیق قرآن کریم ادامه دهد و این بی مهری ها و غفلت های عمدی ما او را آزرده خاطر نسازد. بنده که از نزدیک با تلاش های طاقت زدای او آشنایی دارم همیشه خود را سرزنش می کنم و به خود نهیب می زنم که مگر در شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد چند هنرمند همانند استاد اصغری داریم که در این سن جوانی به این همه توفیق دسته یافته باشند؟ با چه منطقی به خود جرأت می دهیم که او را فراموش کنیم. فراموشی ما تأثیری در همت او ندارد. ما هستیم که به هنر دلنواز او نیاز داریم و با آن هویت بومی خود را تقویت می کنیم...
بیایید تا دیر نشده با حافظ و خیامی دمخور شویم که خوشنویس اش چند کوچه آن طرف تر همسایه و همشهری ماست. نمی دانم چرا این اندازه غریبه پرست شده ایم و با خودخواهی ها، تنگ نظری ها و تقسیم بندی کاذب و جاهلانه خویش چه فرصت هایی که از دست نمی دهیم؟ خدا کند که بهار بیاید...
حکایت مهربانی میرزا عبدالله مقدم و نامهربانی ما!
اشاره: بی تردید مرحوم میرزا عبدالله مقدم (موسس کارخانجات نساجی مقدم) عامل آبادانی و توسعه نظرآباد - غربی ترین شهر استان تهران - است. نویسنده «وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی» در کتاب «دشتی به وسعت تاریخ» (چاپ 1386 خورشیدی) به طور مفصل درباره زندگی و خدمات مرحوم مقدم سخن گفته است. درباره قدر ناشناسی ما نظرآبادی ها همین بس که در این شهر 120 هزار نفری حتی کوچه بن بست و باریکی را به نام مقدم نمی توان یافت. نام میدان مقابل کارخانه نساجی هم چیز دیگری است. لااقل نام یکی از درختان کهنسال شهر را، مقدم بنامیم چون به گمانم آنها مقدم را بهتر می شناسند. مطلب زیر زندگینامه ایشان است که به مناسبت صد و دوازدهمین سالگشت تولدش تقدیم نظرآبادی های منصف و قدرشناس می شود: ادامه مطلب...
تعطیلی تنها آموزشگاه موسیقی شهرستان ساوجبلاغ
متأسفانه چند روزی است که این خبر را شنیده ام: «از 15 آبان 1388 به دستور مدیرکل دفتر آموزش و توسعه فعالیت های هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزشگاه موسیقی باربد به مدیریت هنرمند نجیب و گرامی جناب آقای یحیی الماسی تعطیل شده است.»
این آموزشگاه در سال 1387 به همت یحیی الماسی - با کارنامه فرهنگی و هنری تحسین آمیز - با دریافت مجوز از دفتر آموزش و توسعه فعالیت های هنری وزارت فرهنگ و ار
شاد اسلامی و با تأمین بیست میلیون تومان وام و قرض، در شهر هشتگرد راه اندازی شد. این مرکز آموزشی طی مدت فعالیت خود با به کارگیری 20 نفر از مدرسان متخصص و متعهد، در هر ترم آموزشی موفق به جذب 300 هنرجوی علاقه مند به موسیقی فاخر و اصیل ایرانی گردید. این در حالی است که وضعیت کمی و کیفی فعالیت های یکساله این آموزشگاه، از سوی واحد نظارت بر آموزشگاه های اداره توسعه فعالیت های هنر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سطح کشور، بی سابقه و مثبت ارزیابی گردیده است.
براساس شواهد موجود، مدیر محترم این آموزشگاه متعهدانه و مشتاقانه ضوابط و شرایط مندرج در آیین نامه نظارت بر آموزشگاه های هنری به ویژه شئون اخلاقی را به طور کام
ل رعایت کرده و در مناسبت های مذهبی و ملی همکاری صمیمانه با اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان ساوجبلاغ داشته است و همواره با اعتقاد قلبی به آموزه های اخلاقی، خود را مقید به اشاعه فرهنگ و هنر اصیل اسلامی و ایرانی در چهارچوب های سیاست فرهنگی کشور می داند. با تأسف فراوان مدیرکل محترم دفتر آموزش و توسعه فعالیت های هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طی صدور نامه ای ضمن بی اعتنایی به حق مکتسبه این آموزشگاه و قوانین موضوعه، دستور توقف فعالیت های آموزشگاه را صادر کرده است. این تصمیم نابجا و غیر فرهنگی در حالی گرفته شده که تاکنون از سوی مقام مورد اشاره هیچ دلیلی برای این اقدام ضد توسعه فرهنگی شهرستان ساوجبلاغ بیان نشده است. نویسنده این وبلاگ در کنار دیگر فعالان فرهنگی و هنری ساوجبلاغ، ضمن انتقاد از مدیریت فرهنگی شهرستان به جهت عدم حمایت از مراکز فرهنگی و هنری، خواستار ابطال تصمیم نامه مورد اشاره و بازگشایی مجدد این آموزشگاه موفق است.
جهت آشنایی با فعالیت های آموزشگاه باربد رجوع کنید به: http://barbad-music.blogfa.com
بازتاب خبر در وبلاگ دیگران http://tehranli.mihanblog.com/post/147
استودیوی بین المللی هشتگرد فراموش شد!
هشتم تا دهم اسفند ماه سال 1387، در همایشی که به معرفی مجموعه استودیوی بین المللی شهر جدید هشتگرد به عنوان جانشینی حرفه ای تر برای شهرک سینمایی غزالی، اختصاص داشت، در کنار طرح ضرورت های احداث یک مجموعه استودیویی برای صنعت سینمای ایران، معرفی و ارایه گزارش های روند انجام کارهای مقدماتی این پروژه و ارایه اهداف و برنامه های آتی معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای ارتقای کیفی، اقتصادی و اجرایی فیلم های سینمایی و تلویزیونی، نمایشگاهی ازطرح ها و ماکت های مجموعه استودیوی سینمایی هشتگرد برگزار شد.
بعد از گذشت بیش از یک سال از همین همایش و نیز تغییرات حاصل در مدیریت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، گویی استودیو بین المللی هشتگرد نیز اندکی به فراموشی سپرده شده است! احداث یک مجموعه استودیو بین المللی، شاید به همان اندازه که در صنعت سینمای ایران، آن هم با افق های جدید جهانی، مهم و تاثیر گذار است، فرصتی ناب و طلایی برای مهندسان مشاور و معماران ایرانی برای تجربه عرصه ای تازه و سرشار از قابلیت های بالقوه برای خلاقیت در طراحی و معماری، فراهم کند.
- منبع: سایت روزنامه همشهری،http://www.hamshahrionline.ir
