سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 


 

جای جیپ شعبان بی‌مخ هنوز بر در خانه مصدق باقی است


سه‌شنبه 28 مرداد 1399 / 01:12 / دسته‌بندی: البرز / کد خبر: 99052820415 / خبرنگار: 50022

ایسنا / البرز: امروز کودتای 25 تا 28 مرداد 1332، 67 ساله شد، کودتایی که در تهران به وقوع پیوست اما برخی آثار آن پس از سال‌ها هنوز در البرز باقیست، مثل درب خانه ویران شده مصدق که بر اثر برخورد جیپ شعبان بی مخ خم شده یا خانه‌ای که مصدق دوران حصر بعد از کودتا تا پایان عمر را در آن سپری کرد و البته مهمتر از همه جنازه مصدق که در همان خانه به امانت سپرده شده چون شاه گفته بود «زنده و مرده‌اش احمدآباد» مصادف با این تاریخ، دکتر حسین عسکری نویسنده و البرزپژوه در یادداشتی برای ایسنا، نوشت:

67 سال از کودتای آمریکایی، انگلیسی و پهلوی در روز 28 مرداد 1332 گذشت. کودتایی پیچیده که منجر به سقوط دولت قانونی ایران شد. محمدرضا شاه که از کشور گریخته بود بار دیگر برگشت و نیروهای ملی مذهبی با مشت آهنین حکومت پهلوی سرکوب، زندانی و یا منزوی شدند. دکتر محمد مصدق هم در یک دادگاه نظامی فرمایشی به سه سال زندان انفرادی در لشکر 2 زرهی محکوم شد. اخیراً بخش هایی از اسناد مربوط به کودتا از حالت طبقه‌بندی خارج شده و تعدادی از آنها در «وب سایت آرشیو امنیت ملی آمریکا» قابل مشاهده است. این اسناد به صراحت دخالت استعمار و استبداد در براندازی دولت مردمی ایران را تأیید می‌کند. پس از کودتا، 25 سال دیگر حکومت پهلوی ادامه پیدا کرد البته با کمک سازمان اطلاعات و امنیت (ساواک) و غلبه رویکردهای امنیتی و اطلاعاتی. حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب در تحلیل کودتای 28 مرداد فرموده اند: «غربی‌ها به او (محمدرضا شاه) کمک کردند تا بتواند یک حکومت ملی را سرنگون کند، غربی‌ها خودشان مستقیماً در 28 مرداد حکومت مصدق را - که یک حکومت ملی بود، کاری به اعتقادات مصدق ندارم، بالاخره حکومت ملی بود - سرنگون کردند.» با جست و جو در منابع مکتوب و اسناد برجای مانده، می توان ردپاهایی از این کودتا را در استان البرز پی گرفت:

1. دکتر مصدق پس از گذراندن حبس انفرادی سه ساله، به جای این که آزاد شود از 13 مرداد 1335 تا 14 اسفند 1345 به روستای احمدآباد از توابع شهرستان نظرآباد در استان البرز تبعید شد. تبعیدی رنج‌آور که مشمول آزارها و نظارت‌های سخت گیرانه ساواک بود. این تبعید بر اساس اسناد محرمانه وزارت خارجه آمریکا به تدبیر و توصیه سازمان جاسوسی آن کشور موسوم به «سیا» انجام شده بود.

2. نوچه‌های شعبان جعفری مشهور به بی مخ که پس از کودتا، عنوان «تاجبخش» را از شاه دریافت کرده بود، گاه و بیگاه با طراحی و هدایت ساواک در پوسته مردم به احمدآباد می آمدند و با شعارها و دشنام هایشان مصدق را آزار می‌دادند. پس از این فشارهای روانی بود که ساواک حلقه حصر را تنگ تر کرد به طوری که در اواخر تبعید منتهی به مرگ، مصدق برای دیدار با خانواده‌اش نیز تحت فشار و تدابیر پیچیده امنیتی بود. او وصیت کرده بود در کنار مزار شهدای 30 تیر 1331 به خاک سپرده شود اما شاه اجازه نداد و پیکرش امانی در احمدآباد به خاک سپرده شد. از سال 1345 تا آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، این بار قبر مصدق در حلقه امنیتی ساواک قرار گرفته بود. اسناد برجای مانده نشان می‌دهد که چگونه نیروهای مخالف حکومت پهلوی در احمدآباد مورد آزار مأموران ساواک قرار گرفته‌اند.

3. بازرگان سیاسی «عبدالله مقدم» بنیانگذار کارخانجات نساجی در شهر نظرآباد، مخالف دکتر مصدق بود و از نزدیکان به محافل قدرت و ثروت حکومت پهلوی به شمار می رفت. این تقابل مقدم با مصدق از اتاق بازرگانی ایران آغاز شده بود. همین مخالفت‌ها، باعث شد که مقدم در سال های پس از کودتا، آشکارا و رسماً از شعبان جعفری (بی‌مخ) که از عوامل اجرایی کودتا به شمار می رفت دعوت کرده و از او در شهر نظرآباد بسان مقامات دولتی استقبال و پذیرایی کند. البته این دیدار، بازدیدهای مقدم و همکارانش از زورخانه شعبان را در پی داشت. بخشی از عکس‌های یادگاری مقدم و شعبان در آرشیو آقای کریم توسلیان (دایرکننده نخستین عکاسی نظرآباد) قابل مشاهده است.

4. پس از کودتا، خانه مصدق در تهران تخریب شد و بخشی از آجرها و درب آن خانه به تبعیدگاه صاحب خانه منتقل شد. فرورفتگی‌های این درب، حاصل برخورد شدید جیپ شعبان بی مخ با آن است. این درب آهنی، اثری مهم از کودتای 28 مرداد در استان البرز به شمار می‌رود. استیفن کینزر خبرنگار ارشد روزنامه نیویورک تایمز و نویسنده کتاب «همه مردان شاه» این درب را در احمدآباد دیده و درباره آن مطالبی نوشته است.

5. آیت الله محمد محمدی اشتهاردی (نویسنده و پژوهشگر البرزی) در سال‌های پس از کودتا از سوی پاسگاه ژاندارمری اشتهارد بازداشت شد. اتهام او توزیع اعلامیه اعتراضی آیت الله شیخ علی پناه اشتهاردی دیگر عالم البرزی در محکومیت برگزاری جشن سالگرد کودتای 28 مرداد در اشتهارد بود.

در پایان پیشنهاد می‌شود قلعه تاریخی احمدآباد که در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده با تدبیر هوشمندانه مسئولان کشوری و استانی به «موزه ملی مبارزه ایرانیان با استعمار و استبداد» تبدیل شود. موزه ای که در راستای اهداف انقلاب اسلامی است.

منابع: استیفن کینزر، همه مردان شاه، ترجمه شهریار خوّاجیان، ص 325؛ محمد مصدق، خاطرات و تألمات مصدق، ص 171؛ غلامحسین مصدق، در کنار پدرم مصدق، ص 148؛ حسین عسکری، بیداری دشت کهن، ص 349؛ همان نویسنده، علمای مجاهد استان البرز، ص 148؛ پایگاه اطلاع ‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌ العظمی سید علی خامنه‌ای، 12/4/1395.


یادداشت فوق در وب سایت خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)

 

حسین عسکری، «ردپای کودتا در البرز»، روزنامه پیام آشنا، ش 1672، سه شنبه 28 مرداد 1399، ص 8.

یادداشت فوق در روزنامه پیام آشنا 

 

روزنامه روزان، شماره 4384، چهارشنبه 29 امرداد 1399، صفحه 2 

 مقاله فوق در روزنامه روزان    

 

اسناد منتشر شده در وب سایت آرشیو امنیت ملی آمریکا درباره کودتای 28 مرداد 1335


تبعید دکتر مصدق به احمدآباد در 13 مرداد 1335  


تنهایی مصدق در تبعیدگاه احمدآباد


آرامگاه و تبعیدگاه مصدق در احمدآباد


روز 23 آبان 1340 محمد رضا شاه پهلوی به همراه فرح دیبا، دکتر علی امینی نخست وزیر، مهندس فریور وزیر صنایع و معادن، عطاالله خسروانی وزیر کار و سمیعی وزیر پست و تلگراف طی مراسمی کارخانجات نساجی مقدم را در نظرآباد افتتاح کرد.


قدردانی محمد رضا شاه پهلوی از شعبان جعفری


عبدالله مقدم بنیانگذار کارخانجات نساجی مقدم در شهر نظرآباد


قدردانی عبدالله مقدم از شعبان جعفری در کارخانجات نساجی مقدم شهر نظرآباد

 

آیت الله محمد محمدی اشتهاردی در کنار آیت الله شیخ علی پناه اشتهاردی

 


نوشته شده در  سه شنبه 99/5/28ساعت  6:8 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 


 

دربی آهنی در قلعه احمدآباد (آرامگاه و تبعیدگاه دکتر محمد مصدق) نگهداری می شود که اثری ارزشمند از کودتای امریکایی، انگلیسی و پهلوی 28 مرداد 1332 است. به هنگام کودتا، خانه دکتر مصدق در تهران ویران شد. این درب همان خانه است و همچنان فرورفتگی‌های برخورد جیپ شعبان جعفری (بی‌مخ) از عوامل اجرایی کودتا در آن دیده می‌شود. مصدق از در پشتی خانه اش گریخت اما پس از سه سال زندان انفرادی، به دستور سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) به روستای احمدآباد از توابع شهرستان نظرآباد در استان البرز تبعید شد. استیفن کینزر (خبرنگار ارشد روزنامه نیویورک تایمز و نویسنده کتاب همه مردان شاه) درباره این درب مطالبی نوشته است. روز جمعه 24مرداد 1399با آقای ابوالفتح تک روستا (آشپز وفادار قلعه احمدآباد) در کنار این اثر تاریخی، گفت و گویی جذاب داشتم که بخشی از آن را به مناسبت شصت و هفتمین سالگشت کودتای 28 مرداد ببینید. جهت آگاهی بیشتر درباره این اثر تاریخی رجوع کنید به مصاحبه ام با خبرگزاری مهر. 

حسین عسکری - شب 28 مرداد 1399

 

بخشی از گفت و گوی فوق

ویدئو از: علی عسگری


ابوالفتح تک روستا آشپز قلعه احمدآباد در حال اشاره به تنها وسیله خانه تاراج شده دکتر مصدق در تهران که در روستای احمدآباد نگهداری می شود.    

 


نوشته شده در  دوشنبه 99/5/27ساعت  9:1 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

به مناسبت سالگشت کودتای 28 مرداد 1332 درباره نقش روستای احمدآباد از توابع شهرستان نظرآباد در رویدادهای تاریخ معاصر ایران با صفحه اینستاگرام «گروه گردشگری ایران بیا» سخن خواهم گفت

پنج شنبه 23 امرداد 1399، ساعت 18

https://www.instagram.com/iranbiafa

 


نوشته شده در  سه شنبه 99/5/21ساعت  2:2 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 


 

 ماه نشینی ما

شب جمعه (19 تیر 1399) ساعت 22 در برنامه زنده «ماه نشین» گفت وگوی گرمی با آقای محمد نجفی درباره ناگفته ها و ناشنیده های محوطه باستانی خوروین ساوجبلاغ داشتم. آقای اصغری تهیه کننده این برنامه در بین این گفت گو، بخش هایی از فیلم مستند «داستان یک شهر» ساخته شهرام درخشان را پخش کرد؛ فیلم کمتر دیده شده ای از سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی از کارخانجات نساجی مقدم شهر نظرآباد. پخش این فیلم، بار دیگر بحث تغییر کاربری این کارخانجات را در این برنامه تلویزیونی دامن زد. در مجموع شب خاطره انگیزی بود. عکس فوق هم سندی بر پیوستن بنده به پویش «من ماسک می زنم» است. البته فیلم گفت وگو درباره ویژگی های ارزشمند فرهنگ و مدنیت خوروین را در پست های بعدی منتشر خواهم کرد  .

حسین عسکری - 20 تیر 1399


 


______________________

 

نکته های خوش و نقدهای نیک یک گفتگو

دکتر حکمت اله ملاصالحی

(استاد دانشگاه تهران و عضو هیأت امنای بنیاد ایران شناسی)

به تاریخ نوزدهم تیر ماه سال جاری برنامه ای که نامش «ماه نشین» است از شبکه استانی سیمای البرز ساعت بیست و دو شب پخش شد. بخشی از برنامه، به گفتگوی زنده دوست گرانقدر و نویسنده توانای میهن ما آقای دکتر حسین عسکری با مجری برنامه اختصاص داده شده بود. ایشان در این برنامه قدمت باستان شناختی و غنای تاریخی و فرهنگی استان را موجز و مجمل معرفی کردند و از فقدان موزه باستانی شناختی و آثار باستانی در استان شِکوِه داشتند و از بی توجهی و بی خبری مسئولان و مدیران استانی به پدیده و نهادی با چنین درجه از اهمیت اظهار گله مندی و ناخوشنودی کردند. لازم می بینم در همین رابطه به چند نکته اشاره شود:

نخست آن که مادام و تا هنگامی که حکمت و خرد و منطق و معنا و ضرورت و در یک کلام فلسفه موجودیت چیزی، پدیده ای، نهادی، سازمانی برای مردم و دولتیان و مدیران و مسئولان جامعه ای درست و دقیق و عمیق تعریف و فهمیده شده نیست از پی افکندن و بنیاد نهادن و تأسیس آن نیز چیزی به کف نخواهد آمد و منفعت و مصلحتی حاصل نخواهد شد. بی خبری تاریخی که دامنگیر جامعه پساانقلاب ما شده است برای مُلک و ملت ما پر هزینه و خسارت بار بوده است. البته نویسنده توانا و خوشفکر ما آقای عسکری به بی خبری و غفلت تاریخی سال های استبداد شاهانه اشارات و ارجاعاتی نیک داشتتد. آن غفلت و بی خبری در جامعه پسا انقلاب ما متأسفانه توجیه شرعی هم شد و زیر سقف های تَرَک خورده آموزش و پرورش، نسلی را چنان غلط و چنان در غفلت و بی خبری تاریخی تربیت کردیم و تعلیم دادیم که نه تنها انگیزه و احساسی از ایرانی بودن و میهن دوستی در جان و وجدان و روان و رفتارش نیست که اصلاً نمی داند برای چه زندگی می کند و مسئولیت و منزلت و معنا و نقش و سهم بودن و حضورش در جامعه و جهانی که زندگی می کند چیست. تصادفی نیست از زبان طلبه ای غافل و بی خبر می شنویم که بگوید اگر روزی ما نباشیم چنان سرزمین سوخته ای بجای خواهیم نهاد که هیچ چیز برای هیچ کس نباشد!!! چنین است غفلت و بی خبری تاریخی و میهن ستیزی و میهن گریزی که اینک با آن دست در گریبانیم و دست و پنجه می فشاریم!

دو دیگر آن که در میان انواع و اقسام و اطوار تاریخ نگاری اعم از تاریخ نگاری مکتوب (روایی و تحلیلی و تطبیقی و پدیدارشناختی و فلسفی و مانند این ها) و تاریخ مستندنگاری و تاریخ شفاهی و تاریخ نگاری های باستان شناختی و ملموس که علوم باستان شناختی و انسان شناختی و موزه شناختی(Museology) در صف مقدم ایستاده اند؛ این نوع اخیر و جدید و فوق العاده مهم از آگاهی و شناخت ما از تاریخ و حضور تاریخی انسان در جهان چونان هستنده ای تاریخمند است که در جوامع گذشته به مفهوم متجدد آن شناخته شده نبوده است. این نوع از تاریخ نگاشت های باستان شناسانه و ملموس هم تجربی ترند هم انسانشمول و جامع تر. انسانشمول و جامع تر به این معنا که همه ادوار تاریخ بشر را از صدر تا ذیل شامل می شوند و پوشش می دهند. هم در مقیاسی ملی هم سیاره ای و انسانشول هم می توان تاریخ بشر را نگاشت. اتفاقی عملاً در روزگار ما افتاده است. پدیده موزه های عالم مدرن تاریخستان های عظیم نه تنها جامعه و جهان بشری ما که طبیعت و کیهان هم هستند.

سه دیگر آنکه به هر روی خواسته و ناخواسته پس از بپاخاستن طوفان توفنده انقلاب علمی و صنعتی در قاره و منطقه غربی تاریخ چهره فرهنگ و شیوه زندگی و نحوه بودن ما در جهان در مقیاسی سیاره ای و انسانشمول تغییر کرده است. بازگشت به شیوه های زندگی پیشامدرن یا به اصطلاح جوامع سنّتی نه ممکن است و نه ضروری و نه معقول و میسور. صیانت از مواریث و آثار بجای مانده از نحوه زندگی جوامع گذشته و نگارش تاریخ و فرهنگ و جامعه و جمعیت شناختی آن شیوه ها و نحوه های زندگی برای هر قوم و ملت و کشور و نظام سیاسی یک ضرورت است و البته ضرورت اجتناب ناپذیر.

چهارم آنکه در پس پشت موجودیت موزه های عالم مدرن هم تاریخ و تحولات عظیم تاریخی هم حکمت و خرد و معنا و منطق و فکر و فلسفه و نظام های ارزشی و دانایی علی الخصوص یک جهان دانش و دانایی تاریخی ستبر هست که متأسفانه نه تنها حاکمان و دولتیات جامعه پسا انقلاب ما از آن هیچ نمی دانند که متأسفانه حتی برای بسیاری از نخبگان و تحصیل کرده های جامعه معاصر ما درست تعریف و تفهیم شده نیست.

دانشگاه تهران 1399/4/19 هجری خورشیدی

- نشر نخست این یادداشت در کانال تلگرام اندیشه حکمت andishehekmat@


______________________


یادآوری هویت داشته‌ی البرزنشینان

واکنش دکتر احسان الله شکراللهی هنرمند و پژوهشگر البرزی و رییس مرکز تحقیقات زبان فارسی در دهلی نو (هند) به برنامه تلویزیونی ماه نشین

به‌ به! مثل همیشه گفتاری دلنشین و شیرین و هویت‌ساز. حقیقت این است که یکی از استوانه‌های مهم و مایه دوام هر جامعه، عناصر هویتی آن جامعه هستند، و شناختن و شناساندن این عناصر هویتی کار بسیار مهمی‌ است مثل استحکام‌بخشی فوندانسیون یک ساختمانی که بیم ریزش آن می‌رود. همه جوامع در جهان به دنبال این هستند که حتی هویت نداشته خودشان را به نوعی بسازند و بسیاری از جوامع، عناصر هویتی که دارند را آنقدر که باید و شاید نمی شناسند، تا جایی که فراموش می‌شود و افراد آن جوامع دچار از خودبیگانگی و دچار ضعف شخصیتی و فقدان غرور ملی می‌شوند. خوشبختانه جناب آقای دکتر حسین عسکری عزیز از پژوهشگران سخت‌کوش، کار ریشه‌ای و مهمی را در پیش گرفتند و آن این که هویت داشته‌ی البرزنشینان را به ایشان یادآوری می‌کند. خوب استان البرزیان را بازشناسی و بازنشانی می‌کنند. به واسطه اینکه این استان آخرین استان شکل گرفته در کشور است، و با این عناصر هویتی شناسانده نشده، یعنی بخشی از این پیشینه همیشه به نام تهران معرفی شده و بخشی هم به نام قزوین و... معرفی شده و امروز این ضرورت را بیش از همیشه احساس می کنیم که یک بار دیگر تک تک افراد تاثیرگذار در تاریخ و عناصر مردم شناسی و دیرینه شناسی و تاریخی این خطه از نو بازخوانی و بازگویی بشود. خوشبختانه آقای دکتر عسکری با درک درست و عمیق این ضرورت، آستین همت را بالا زده‌اند و به انجام این مهم می‌پردازند، و از این بابت همه ما البرزیان و البرزنشینان وامدار ایشان هستیم و هر کمکی از دستمان بربیاد باید انجام بدهیم تا این کار بزرگ به سامان برسد.

 21 تیر 1399

______________________

- حسین عسکری: از ابراز لطف و تشویق های جناب آقای دکتر شکراللهی عزیز، خاضعانه سپاسگزارم. امیدوارم که تکاپوهای اندک و ناچیز بنده در تقویت هویت تاریخی استان البرز موثر باشد. البته دکتر شکراللهی از پیشگامان طالقان پژوهی و البرزشناسی هستند. برگزاری آیین شونشیر (شب نشینی دیزانیان) و معرفی خوشنویسان البرزی و نگارش مقالاتی درباره فرهنگ و تاریخ طالقان... بخشی از فعالیت های ارزشمند ایشان است. اکنون نیز در شبه قاره هند، جانانه و مدبرانه از زبان و ادبیات فارسی و فرهنگ گرانسنگ ایران عزیز پاسداری می کنند.

- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology



نوشته شده در  جمعه 99/5/10ساعت  4:15 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

گفت و گوی زنده مهرداد کوروش نیا و حسین عسکری به مناسبت شصت و دومین سالگرد تاسیس کارخانجات نساجی مقدم در شهر نظرآباد، جمعه 27 تیر 1399، ساعت 21 

بخش اول 

بخش دوم 

___________________


 

این بار شگرد «مردم علیه مردم» در تغییر کاربری نماد توسعه شهر نظرآباد!

چند روزی است پلاکاردی نامتعارف و ناموزون با استفاده ابزاری از تصاویر و سخنان رهبر معظم انقلاب و نماینده محترم شهرستان های ساوجبلاغ، نظرآباد و طالقان، بر ورودی محل سابق کارخانجات نساجی مقدم در شهر نظرآباد نصب شده است. همه می دانیم که در آنجا از تولید خبری نیست و ورود و خروج کامیون ها، حکایتگر تغییر کاربری آن به مسکونی - تجاری است. در سال های اخیر، تاکید مستمر فعالان فرهنگی و اجتماعی شهرستان نظرآباد بر حفظ و تغییر کاربری متناسب این مکان هویتی به نفع شهر و شهروندان نظرآباد است. مکانی که با رنج و تلاش مداوم پدران، مادران، برادران و خواهران ما به این مرحله از شهرت و ثروت رسیده است. روی سخنم با جناب آقای دکتر علی حدادی است که مبادا تغییر دهندگان کاربری محل قدیم کارخانجات نساجی مقدم از تصویر، اراده و اعتبار وکیل مردم علیه منافع مردم استفاده کنند...

حسین عسکری - 3 تیر 1399

___________________


 

نگاهی سوگناک از آسمان به محل قدیمی کارخانجات نساجی مقدم

به نظر می رسد با نصب پوشش های پلاستیکی در اطراف محل قدیمی کارخانجات نساجی مقدم در شهر نظرآباد، دیگر شهروندان اطلاع ندارند که در آنجا چه خبر است. البته ورود و خروج کامیون هایی با بار نخاله ساختمانی، نشان دهنده وقوع خبرهایی در آن است. امروز دست به دامن گوگل ارت شدم تا شاید از چشم اهل فضا، ببینیم در نماد توسعه شهر نظرآباد چه می گذرد. این عکس هوایی تازه، نشان می دهد که نیمه جنوبی کارخانجات، به طور کامل تغییر کاربری یافته است. درختان قدیمی موجود در آن هم از ریشه کنده شده اند. در باقی مانده آن یعنی در ضلع شمالی هم شواهدی از تخریب و تغییر کاربری دیده می شود. دیگر خسته شدیم از این همه فریادهایی که زدیم و گوش هایی کر که آن را نشنیدند. امروز روز قلم است اما بار دیگر می نویسم که آیندگان، ما را بیش از این نفرین نکنند...

حسین عسکری - 14 تیر 1399

___________________

 

گفت و گوی حسین عسکری با برنامه «نگاه مردم» پخش شده از شبکه البرز درباره تغییر کاربری کارخانجات نساجی مقدم در شهر نظرآباد، دوشنبه 16 تیر 1399، ساعت 19

دانلود فایل تصویری فوق

___________________



 

یادداشت آقای دکتر حکمت الله ملاصالحی (استاد دانشگاه تهران و عضو هیئت امنای بنیاد ایران شناسی)

درباره تغییر کاربری کارخانجات نساجی مقدم در شهر نظرآباد

خدمت حسین آقا عسکری عزیز!فرزند برومند میهن و چراغ فروزان البرزستان ریشه ها سلام عرض می کنم.نظرات روشنگرانه و هوشمندانه و نیکویتان را در مخالفت با تغییر کاربری نادرست و خطرخیز مجموعه کارخانه مقدم شهر نظرآباد با مجری شبکه خبر سیمای استان البرز دیدم و شنیدم و آموختم. مدیران خام و مسئولان خفته و بی خیر و خبر همیشه برای مُلک و ملت خطرخیز بوده اند و تطمیعشان با زر و سکه نیز همیشه سهل تر و کارنامه خیانتشان هماره قطورتر. با شعار صیانت از میراث مُلک و ملت و حفاظت از حقوق و حدود مردم و خدمت به میهن از دری درمی آیند و با بار سنگینی از خفت و خیانت از دری بدر می شوند. مجموعه کارخانه نساجی مقدم طومار حکایت و روایت زنده و شناسنامه و کارنامه درخشان نحوه مواجهه تاریخ و فرهنگ و جامعه معاصر ما را با تحولات عظیم علمی و صنعتی دنیای مدرن در برابر ما می گسترد. مواجهه ای اجتناب ناپذیر و انتخابی هوشمندانه و اصولی و تصمیمی بجا و بحق و پربار و برکت برای مُلک و ملت ما که فرزندان دانشمند و هوشمند و دلسوز میهن ما از جمله مرحوم مقدم بزرگ و فقید که از گزیدگان و برجستگان میهن بود در آن سال های استبداد شاهانه گرفتند و اتخاذ کردند. مجموعه کارخانه مقدم، تصویری زنده و ملموس از تاریخ روند تدریجی نه تنها صنعتی شدن یک شهر و شهرستان و استان که یک کشور را در برابر ما به تماشا می نهد و حکایت و روایت می کند. این مجموعه عظیم در نوع خود و در مقیاس زمان خود، میراث ملموس و تاریخ زنده و کارنامه درخشان شهر و شهرستان نظرآبادیان است. کمر همت بربندید و نگذارید جماعتی سودازده و فروخته زر و فریفته سکه و خفته و بی خبر و بی تاریخ در بازار مکاره سود و سودا تاریخ و فرهنگ و میراث شهرتان را به بهای اندک بفروشند.

حکمت اله ملاصالحی، دانشگاه تهران: 17/4/1399

- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology

___________________

 


 

دیگر مطالب وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی در این باره 

درباره تغییر کاربری محل قدیمی کارخانجات نساجی مقدم 

پیامدهای تغییر کاربری محل قدیمی کارخانجات نساجی مقدم نظرآباد



نوشته شده در  سه شنبه 99/4/17ساعت  2:54 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 


 

یادداشتی برای البرز نوشت و رفت 

پروفسور دیوید استروناخ (David Stronach) باستان‌شناس اهل اسکاتلند و متخصص فرهنگ و تاریخ ایران و عراق و استاد شناخته شده دانشگاه برکلی، در 7 تیر 1399 در سن 89 سالگی درگذشت. او که متخصص دوره های ماد و هخامنشیان بود با استاد دکتر یوسف مجیدزاده (چهره ماندگار باستان شناسی ایران) دوستی قدیمی داشت. وقتی دکتر مجیدزاده در محوطه باستانی ازبکی استان البرز، پنجمین فصل کاوش باستان شناختی را انجام می داد، پروفسور استروناخ در 18 مهر 1381 به شهرستان نظرآباد آمد و دژ مادی و دیگر تپه های این محوطه باستانی را دید. بنده در آن سال ها مشغول نگارش کتاب «دشتی به وسعت تاریخ» بودم و بیشتر روزها خدمت استاد مجیدزاده می رسیدم. سند فوق، یادداشت پروفسور استروناخ درباره اهمیت محوطه ازبکی است که در صفحه 435 کتاب «دشتی به وسعت تاریخ» چاپ شده است. عکس فوق را هم دوست عزیزم آقای زکریا زنجانی (باستان شناس البرزی) در همان روز از چهره پروفسور ثبت کرده است. دیگر دوستم آقای عادل نورزاده یادداشت این ایران شناسی نامی را برای کتاب برگردانده است: «دیدن حفاری های تپه ازبکی بسیار جالب است. من به ویژه از کشفیات باستان شناختی استاد مجیدزاده یعنی شهر مادها در مجاورت تهران مسرور هستم. این [حفاری ها] بدان معنی است که باستان شناسان [ایرانی] شروع به مستندسازی کل منطقه سکونت مادها در موطن خود کرده اند نه این که فقط به منطقه همدان بپردازند. همچنین قابل ذکر است که برنامه [حفاری] تپه ازبکی هم از لحاظ کنده کاری و هم از نظر محافظت از آن قابل ملاحظه است.» پروفسور استروناخ هجده سال پیش، یک روز در محوطه باستانی ازبکی ماند و با دقت و اشتیاق همه آثار آشکار شده به همت دکتر مجیدزاده را دید. عاشق ایران بود و فارسی را خوب صحبت می کرد. البته یادداشتی ارزشمند برای البرزیان برجای گذاشت و رفت. روحش شاد.

حسین عسکری

- نشر نخست این یادداشت در: روزنامه پیام آشنا، شماره 1639، چهارشنبه 11 تیر 1399، صفحه 8.


یادداشت پروفسور دیوید استروناخ در محوطه باستانی ازبکی، 18 مهر 1381


یادداشت فوق در روزنامه پیام آشنا



نوشته شده در  چهارشنبه 99/4/11ساعت  6:24 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 


 

 

یادی از هیوای هیو

هیو در بین روستاهای شهرستان ساوجبلاغ بیشتر با معادن زغال سنگ اش شناخته می شود. این را از نام خانوادگی اهالی اش می توان دریافت. معادنی قدیمی و با برکت که بخشی از تاریخ توسعه و صنعت استان البرز به شمار می روند. دیگر ویژگی این روستای آباد و بزرگ، علاقه اهالی اش به دانش و فرهنگ و هنر است. تعداد قابل توجه دانشگاهیان و هنرمندانش دلیلی بر این حرف است. در غرب استان البرز، هیوی ها همچنین به مدارا، گفت و گو و تعامل با دیگران شهره هستند. به گمانم همه این ویژگی ها، باعث شد که در سال 1384فصلنامه هیوای هیو با عنوان «نخستین نشریه روستایی ایران» چاپ و منتشر شود. علی معدندار صاحب امتیاز و مدیر مسئول، امیر معدنی پور سردبیر و ابوالفضل معدنکن مدیر اجرایی این نشریه خواندنی بودند. صفحات فصلنامه با مطالبی از افتخارات علمی، فرهنگی و اجتماعی هیو و گاهی از مطالب روستاهای اطراف پر می شد. نمی دانم به چه دلایلی پس از چند شماره از انتشار بازماند. اثرگذاری و کیفیت این نشریه موجب شد که در آن سال ها، چندین بار حضوری و تلفنی از آقایان معدندار و معدنکن درخواست کردم که هیوای هیو را به همان شکل یا در گستره شهرستانی که شامل سه شهرستان فعلی ساوجبلاغ، نظرآباد و طالقان بود، ادامه دهند اما متاسفانه نشد. به گمانم هنوز هم دیر نشده و می توان این حرکت فرهنگی - رسانه ای خوب را با رویکردی تازه ادامه داد...

حسین عسکری - 8 تیر 1399 

 

_______________________________


نسب البرزی سهراب شهید ثالث؟ 

سهراب شهید ثالث فیلمنامه نویس، فیلم ساز و کارگردان نامدار ایرانی 22 سال پیش در 10 تیر 1377 درگذشت. در نگاه اول به نظر می رسد که او از نوادگان آیت الله شیخ محمد تقی برغانی (شهید ثالث) فقیه شناخته شده البرزی است. در چند منبع اینترنتی محدود هم به نسب برغانی او اشاره شده است. در سال های پیش، از شادروان استاد عبدالحسین شهیدی صالحی (میراث دار خاندان برغانی) درباره نسب سهراب پرسیدم اما پاسخ روشنی نشنیدم. محل تولد او در نوشته ها، تهران و قزوین ذکر شده است. به هرحال همچنان می توان در این باره تحقیق کرد تا به ادعای محکمی دست یافت. این حرف ها را زدم تا بگویم مرحوم سهراب شهید ثالث برای تاریخ سینمای ایران مهم است و به تبع آن نسب و زندگی نامه اش. روحش شاد.

حسین عسکری - 10 تیر 1399

- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology



نوشته شده در  یکشنبه 99/4/8ساعت  6:48 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

[...«اهل توقف» یا ساکنان «روستای ایستا» به تعبیر و توصیف مولف کتاب یا «ایستا گزینان ِایستا نشین» طالقان به تعبیر این قلم بر مذهب شیعه دوازده امامی اند و در انتظار ظهور امام دوازدهم و به تقلید از مرجع تقلید فقیدشان چشم از همه مظاهر و مصادیق و دستآوردهای تجدد و تمدن به مفهوم متجدد آن فروبسته اند و خود را مهیای ظهور امام غائبِ قائمِ منتقم می بینند و می کنند تا در کنار او چونان مجاهدانی صدیق علیه دشمنانش که همه از ظالمان و فاسقان و کافران و تبهکاران و اهل نفاق  و دروغ و فریب و فساد هستند در آوردگاهی سخت و سنگین و سهمگین و پرخون بجنگند و در پیروزی بر دشمنان یاری اش دهند  . موعودهای رهایی بخشِ دین رزتشت به روایت موبدان نیز چنینند. سر هزاره ها که ظهور می کنند با نیروی های اهریمنی و مظاهر و مصادیق ستم و فریب و دروغ خواهند چنگید. اتفاقاً در زمان ساسانیان تقویم و نحوه گاهشماری زرتشتیان روزگار ساسانی وقتی به پایان هزاره پیشین و افتتاح هزاره پسین نزدیک می شد و موبدان و شاهان ساسانی احساس می کردند مقارن شده است با ظهور موعود منجی که نام هایشان اوشیدر و اوشیدرما و سوشیانت در سنّت دینی زرتشیان آمده است چنان هراسان می شدند که تقویمشان را دستکاری می کردند تا خاطرشان از ظهور موعود منجی آسوده آسوده تر شود. اتفاقاً ظهور مانی چونان منجی و رفتار موبدان و شاهان زرتشتی آئین، با او بسیار آموزنده است. یهودیان منتظر موعود منجی شان مشیحا یعنی مسیح و متبرک و سپندینه در کنیسه هایشان دعای حرج و فرج می خواندند که از پرده غیبت به در آید و خون بریزد و انتقام قوم برگزیده را از دشمنانش بستاند وقتی عیسی بن مریم (ع) در میانشان به ظهور آمد و از میانشان برآمد تصوراتی چنان موهوم و اسطوره ای و جعلی و قومی و تصویری چنان متصلب و منجمد و خشن از موعود در ذهن داشتند که چونان دیوارهای سیکلوپی بلند و ستبری که طی روزگاری طولانی به مرور زمان برافراشته شده بود مانع عظیم بر سر راه منتظران بود در دیدن و شنیدن و بوییدن و پذیرا و نیوشا شدن نَفَس و دم مسیحایی او. و این چنین جماعتی از منتظران با او از در ستیز درآمدند و جماعتی پشت به او کردند و روی از گرداندند و جماعتی دانستند که سخنش حق است و مژده اش خوش و رهایی بخش اما چنان بنده زر و سکه دنیا بودند و بنده قدرت کتمانش کردند و سرانجام به صلیبش آویختند و تن وحی را به صلیب کشیدند و گمان بردند عیسای کلمه الله را به صلیب کشیده و به قتل رسانده اند...]

 

متن کامل یادداشت استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی

 


نوشته شده در  شنبه 99/3/31ساعت  1:6 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

    

 

 

هشتگرد یا هشترود؟

امروز برای یافتن معنای واژه ای رجوع کردم به جلد پانزدهم لغت نامه بزرگ دهخدا. در صفحه 23865 آن چشمم به مدخل «ینگی امام» افتاد. ینگی امام از جمله روستاهای تاریخی شهرستان ساوجبلاغ است که به تناوب از دوره صفوی تا قاجار نامش در اسناد و منابع مکتوب داخلی و خارجی آمده است. استاد علی اکبر دهخدا، مدخل ینگی امام را با استفاده از دو منبع «یادداشت مولف» و کتاب «فرهنگ جغرافیایی ایران» اثر سرتیپ حسینعلی رزم آرا رییس دایره جغرافیایی ارتش پهلوی نوشته است. ینگی امام به اشتباه روستایی میان سیف آباد (شهر گلسار فعلی) و هشترود توصیف شده است! به نظر می رسد ویراستاران محترم، واژه هشتگرد در یادداشت های استاد دهخدا را به اشتباه هشترود خوانده اند. هشترود شهرستانی در آذربایجان شرقی است. نسخه مورد رجوع، چاپ دوم از دوره جدید است که در سال 1377به وسیله موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران منتشر شده است. شاید این اشتباه در چاپ های جدید اصلاح شده باشد و‌گرنه اصلاح این خطا به جهت حیثیت علمی و استنادپذیری فراگیر این کتاب مرجع و همچنین نام بلند استاد دهخدا، ضروری است...

10 خرداد 1399 

 

نظر علیرضا آقاجان (فعال فرهنگی) درباره سهو رخ داده در لغتنامه دهخدا ذیل مدخل ینگی امام

سلام و عرض ادب. توضیح علامه دهخدا دو بخش است؛ بخش اول یادداشت خود ایشان است و بخش دوم از صفحه 243 جلد اول «فرهنگ جغرافیایی ایران» نقل شده است. همانطور که در عکس مشخص است درباره هشترود یا هشتگرد مطلبی در فرهنگ جغرافیایی ایران نیامده است پس باید دید که این سهو چگونه در یادداشت مرحوم دهخدا رخ داده است. آیا سندی وجود دارد که از هشتگرد در گذشته های دور به صورت هشترود نام برده باشد؟ گو اینکه در چاپ سال 1342 لغتنامه این سهو همچنان دیده می شود. پس به احتمال قوی، سهو مورد اشاره، در قلم استاد رخ داده است. البته همچنان جای بررسی های بیشتر وجود دارد... 

- البرزپژوهی: استاد دهخدا، در لغتنامه اش هشتگرد را به صورت «هشتجرد» آورده است. در متن و تعلیقات کتاب های النقض و الفهرست متعلق به قرن ششم هجری قمری هم، هشتگرد به دو صورت «هشتجرد» و «هشتورد» آمده است. به نظر می رسد ویراستاران لغتنامه، هشتگرد یا هشتجرد شاید هشتورد نوشته شده در یادداشت استاد دهخدا را هشترود ضبط کرده اند. در کتاب فرهنگ جغرافیایی ایران هم به صورت هشتجرد آمده است. البته با توجه به چاپ سال 1342 لغتنامه، به نظر می رسد استاد دهخدا در مدخل ینگی امام، نام هشتگرد را خود به اشتباه ضبط کرده است. هم اکنون ضروری ترین اقدام موسسه لغتنامه دهخدا وابسته به دانشگاه تهران، اصلاح این اشتباه مسلم جغرافیایی است. ممنون از آقای علیرضا آقاجان.

_____________________


 

 

پایان نگارش کتاب روستازادگان دانشمند

شکر خدا امروز اول خرداد 1399 نگارش کتاب «روستازادگان دانشمندم» را به پایان رساندم و فایل آن را جهت ویراستاری فرستادم خدمت دوست عزیزم آقای اسماعیل آل احمد. این کتاب درباره زندگی، زمانه و آرمان های 85 تن از مشاهیر برخاسته از روستای تاریخی نجم آباد از توابع استان البرز است که از شهرت ملی و بین المللی برخوردارند. چهار فصل دارد: فصل اول) درنگی در روستای نجم آباد؛ فصل دوم) نام آوران خاندان نجم آبادی؛ فصل سوم) نام آوران خاندان ساوجبلاغی (شامل خانواده های اعتمادی، دبیران و سحبان)؛ فصل چهارم) دیگر چهره ها. کتاب مزین به مقدمه شادروان استاد دکتر سیف الدین نجم آبادی و استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی است. باز هم شکر...

اول خرداد 1399

_____________________


 

 

بانک ملی یعنی این...

عکس فوق به تازگی در صفحه اینستاگرام «نظرآباد را باید دید» منتشر شده است. ادمین این صفحه پر مخاطب، برادرم علی عسگری است. این عکس هم در سال 1352 در بانک ملی ایران شعبه نظرآباد ثبت شده است. ترکیب حاضران در عکس، تناسب موزونی با نام بانک پیدا کرده است؛ ملی...

- ایستاه از راست آقایان:1. لطفعلی فرهنگی کارمند بانک؛ 2. قدرت الله فرید فرهنگی و مدیر دبیرستان نظرآباد؛ 3. محمد تقی کشت پور؛ 4. شعبانی معاون زرین قلم؛ 5. اسلامی رییس پست و تلگراف نظرآباد؛ 6. پورمند رییس بانک؛ 7. ضیایی کارمند بانک؛ 8. زرین قلم نماینده تام الاختیار میرزا عبداالله مقدم در آبادانی نظرآباد و رییس سازمان عمران شهر؛ 9. حاج بیرامعلی کشت پور مدیر شرکت فلاحتی نظرآباد؛ 10. حسن بهروزی کارمند بانک.

- نشسته از راست آقایان: 1. عبدالحسین سیفی سرکارگر ساختمانی کارخانجات نساجی مقدم؛ 2. علی معدنی کارمند بانک؛ 3. اکبر معدنی کارمند بانک؛ 4. عبدالله رنجبرزاده معروف به عبدالله برقی؛ 5. سید احمد میرآقا دایر کننده نخستین نانوایی تافتونی در نظرآباد.

20 اردیبهشت 1399

 _____________________


 

رزمنده جنگ دوم ایران و روس و صاحب سیصد عنوان اثر مکتوب

تصویر فوق آغاز جلد دهم تفسیری از قرآن کریم موسوم به «بحرالعرفان و کنز الایمان» نوشته شیخ محمد صالح برغانی (درگذشت 1271ق) عالم البرزی روزگار قاجار است. نگارش حدود سیصد عنوان اثر چاپ شده و دست نویس در زمینه معارف اسلامی، تاسیس مدرسه صالحیه در شهر قزوین، حضور در جنگ دوم ایران و روس به عنوان رزمنده و راه اندازی کتابخانه خاندان برغانی در شهر کربلا از جمله اقدامات مرحوم شیخ محمدصالح است. دکتر علی اکبر صالحی دانشمند هسته ای ایران از نوادگان او است. درباره زندگی و آثار او در کتاب «علمای مجاهد استان البرز» بیشتر نوشته ام.

26 اردیبهشت 1399

- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology

 


نوشته شده در  دوشنبه 99/3/12ساعت  3:20 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

البرز کهن همچنان در حسرت موزه 

 29 اردیبهشت روز جهانی موزه است. به همین مناسبت خواستم یادآوری کنم که آقای محمدی مدیر کل میراث فرهنگی البرز قول تاسیس چهار موزه را داده است. این وعده مبارک را بنده در سوم اردیبهشت 1399 در شهر نظرآباد از زبان ایشان شنیدم و خبر آن را هم در رسانه ها خواندم: 1. موزه محوطه باستان ازبکی؛ 2. موزه تاریخ معاصر در خانه دکتر مصدق در احمدآباد؛ 3. موزه صنعت نساجی در محل پیشین کارخانجات مقدم؛ 4. موزه مردم شناسی در محل قدیمی آسیاب مهدی آباد. پیش از آقای محمدی، مدیرکل سابق هم قول راه اندازی موزه های پیش گفته منهای ردیف سوم را داده بود. مستندات این دو قول جدید و قدیم همچنان در فضای مجازی و رسانه های مکتوب قابل ردیابی است. موزه در روزگار ما از عناصر مهم توسعه فرهنگی است و البرز از این جهت، وضع خوبی ندارد. به طور نمونه آثار محوطه های باستانی خوروین و اسماعیل آباد شهرستان ساوجبلاغ در موزه های تهران، کاشان، قزوین، تبریز و... پراکنده است. دل خوش می داریم به وعده مدیرکل محترم و منتظر می مانیم تا کلنگ تاسیس این موزه ها در البرز کهن بر زمین بخورد.

حسین عسکری - 29 اردیبهشت 1399

 

انتشار خبر وعده مدیرکل سابق میراث فرهنگی استان البرز مبنی بر راه اندازی سه موزه در شهرستان نظرآباد، خبرگزاری مهر، 27 آذر 1398

 

انتشار خبر وعده مدیرکل فعلی میراث فرهنگی استان البرز مبنی بر راه اندازی چهار موزه در شهرستان نظرآباد، خبرگزاری مهر، 6 اردیبهشت 1399 

 

______________________________

 

یادداشت استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی به مناسبت روز جهانی موزه و میراث فرهنگی 

 

 

 میثاق جوان البرز در ایستگاه نهم

شماره نهم دوهفته نامه «میثاق جوان البرز» به مدیرمسئولی آقای داود اسدی در روز چهارشنبه 21خرداد 1399در هشت صفحه رنگی منتشر شده است. در صفحه سوم این نشریه، یادداشتی کوتاه از بنده منتشر شده که درباره فقدان موزه در استان کهن البرز است. به دست اندرکاران این نشریه البرزی، خدا قوت عرض می کنم که در این روزهای بی حوصلگی کرونایی و فقر فعالیت های فرهنگی، چراغ رسانه های مکتوب را در استان البرز روشن نگه داشته اند. دست مریزاد.

حسین عسکری - 21خرداد 1399 

- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology 

 


نوشته شده در  یکشنبه 99/3/4ساعت  4:20 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
آیین نقد و بررسی کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری
نشست علمی درباره کتاب اشتهارد نوشته محمد پارسانسب
بازتاب انتشار کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری - 1
یادداشت های حسین عسکری درباره محمدصادق فاتح یزدی
سندی تازه از سردار شهید شعبان علی نژادفلاح
اهل توقف طالقان به روایت استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی
به مناسبت درگذشت دکتر محمود مصدق
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]