از اهل توقف طالقان تا آمیش های مسیحی
اشاره: دوست عزیزم جناب دکتر حسین کیا در نقد و معرفی کتاب «روستای ایستا» در روزنامه شرق (شماره 1026، دوشنبه 11مرداد 1389، صفحه 9) نوشته بود: «در آمریکا فرقه ای به نام آمیش زندگی می کنند که سر ناسازگاری با تکنولوژی دارند. آنها از برق و اتومبیل استفاده نمی کنند، به ارتش نمی پیوندند، بیمه نمی شوند و هیچ گونه کمک مالی دولتی را نمی پذیرند. این فرقه مسیحی حدود سه قرن پیش بنیان نهاده شده و جمعیت آنها در سال 2000 میلادی تقریبا" 200 هزار نفر ذکر شده است. در ایران نیز گروهی اندک در روستایی در طالقان ساوجبلاغ زندگی می کنند که رفتاری مشابه آمیش ها دارند و از هیچ نوع تکنولوژی ای استفاده نمی کنند. آنها....»
برخی خوانندگان آن مقاله در تماس تلفنی و یا از طریق رایانامه، خواهان آشنایی بیشتر با آمیش ها - تجددگریزان مسیحی- بودند. در همین راستا، نوشته زیر برگرفته از وب سایت وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا است که در ماه آگوست 2008 میلادی به وسیله «سونیا ویکلی» تهیه شده است. علاقه مندان می توانند برای آگاهی بیشتر مقاله «آمیش» دانشنامه «ویکی پدیا» را هم بخوانند.
* * * * * *
نگاهی به نگرش های تک خطی به مدرنیسم در دنیای امروز
(روستای ایستا، طالقان)
داریوش پیری؛ دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه UPM مالزی
هچنان که از اثر آقای حسین عسگری مشهود است ایشان از جمله نویسندگان خوش ذوق و خوش فکر حوزه علوم انسانی به ویژه جامعه شناسی مدرن می باشند. و هم اکنون دست به انجام پژوهشی در حوزه مدرنیسم و سنت زده که دال بر اشراف ایشان به اصول مهم روش شناسی و پژوهشی دارد. متاسفانه تا به امروز آثار معدودی در این حوزه براساس روش های میدانی و مستند صورت گرفته است. آثار انجام شده عمدتا" به مباحث نظری پرداخته اند و از دایره تئوری فراتر نرفته اند اما آقای عسگری با علم به لزوم وجود مواد خام و اولیه، پژوهشی را به سرانجام رسانده اند که از مستندات و شواهد اولیه لازم و کافی بهره مند است.
واگذاری موقوفه ای در ساوجبلاغ به چند نماینده مجلس!
تولید بیش از یک میلیون نهال زیتون در ساوجبلاغ
دورترین روستای ساوجبلاغ به شبکه مخابرات پیوست
* * * * * *
واکنش آقای سید ابراهیم سیدعلوی به نام کتاب «روستای ایستا»
مرجع تقلید آن گروه صالح، مجتهدی بوده پویا، پیشرو و آینده نگر
اشاره: حجت الاسلام والمسلمین سید ابراهیم سیدعلوی در سال 1318 خورشیدی در شهر تبریز در محله ویجویه (ورجی) متولد شد. در سنین نوجوانی به فراگیری علوم اسلامی و دانش های دینی علاقه نشان داد و در مدرسه طالبیه (جمعه مسجد) به یادگیری صرف و نحو عربی پرداخت.
آنگاه برای ادامه تحصیلات عازم حوزه علمیه قم شد. اول در مدرسه فیضیه و سپس در مدرسه حجتیه، منزل کرد. طی سال های 1333 تا 1340خورشیدی، دروس سطح را نزد اساتید وقت، حضرات آیات حاج میرزا یدالله دوزدوزانى، جعفر سبحانى، ناصر مکارم شیرازی، میرزا حسین نورى همدانی، میرزا علی مشکینى، سید محمدباقر سلطانی (طباطبایی) آموخت. دروس فلسفه و کلام و تفسیر و نهج البلاغه را نیز همزمان نزد علامه طباطبایی و دیگر اساتید وقت فرا گرفت.
دسته دیگری از جریان مذهبی حداکثرگرا
رمضان شعبانی سارویی- دانشجوی دکتری مهندسی سیستم های فرهنگی- طی مقاله ای با عنوان «جریان شناسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران» در ماهنامه تحلیلی و سیاسی «هدایت» ویژه هادیان سیاسی بسیجی، جریان های فرهنگی سی سال اخیر ایران را مورد بررسی قرار داده است.
او بدون ذکر نام «اهل توقف طالقان» آنها را در ردیف «حداکثرگرایان» جریان مذهبی ارزیابی می کند. از نظر شعبانی، جریان های فرهنگی عصر نظام جمهوری اسلامی ایران را می توان در جریان های چهارگانه ذیل دسته بندی کرد: 1) جریان مذهبی (شامل حداکثرگرایان و حداقل گرایان»، 2) جریان شبه مذهبی، 3) جریان غیر مذهبی، 4) جریان ضد مذهبی. او همچنین نگاه جریان شناختی عبدالحسین خسرو پناه در کتاب «جریان های فکری ایران معاصر» را مورد نقد قرار داده است و در روند این انتقاد، اشاره بسیار کوتاهی نیز به اندیشه های «اهل توقف طالقان» می کند. البته باز هم بدون ذکر نام؛
اهل توقف یا هادویان!؟
محمد سعید جانب اللهی فیروز آبادی
حسین عسگری: نخستین نوشته منتشر شده درباره «اهل توقف طالقان»، مقاله بنده است که در شماره 48 «ماهنامه تصویر ساوجبلاغ» (دی 1377) منتشر شد. در پاییز 1379 آقای محمد سعید جانب اللهی فیروز آبادی - مردم شناس اداره کل میراث فرهنگی استان تهران- پس از مطالعه آن گزارش، طی تماسی با بنده، ابراز تمایل کرد که گزارشی مردم شناختی درباره روستای ایستا تهیه کند.
در نهایت در یکی از روزهای سرد پاییزی راهی منطقه طالقان شدیم. گزارش زیر حاصل همان دیدار است که در دفتر یکم «پژوهشنامه: مجموعه مقالات پژوهشی اداره کل میراث فرهنگی استان تهران» به چاپ رسیده است. این نوشته در اصل بخشی از مقاله آقای جانب اللهی با عنوان «نگاهی مردم شناختی به نگرش های دینی در روستا و شهرهای اقماری استان تهران» است.
* * * * * *
جای خالی روش مطالعات کیفی در روستای ایستا !
اشاره: بازتاب های متفاوت انتشار کتاب «روستای ایستا» همچنان ادامه دارد. آقای دکتر سعید دستگیری - دانشیار محترم دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تبریز - در روز اول آذر 1389 طی پیامی، درباره «اهل توقف طالقان» ابرازنظر کرده است. استاد گرانقدر، پرسش هایی را نیز مطرح کرده اند که پس از تحقیق کافی، از طریق رایانامه به آگاهی ایشان خواهد رسید.saeed.dastgiri@gmail.com
* * * * * *
اداره کتابخانه های عمومی شهرستان ساوجبلاغ برگزار می کند:
نقد و بررسی کتاب
«روستای ایستا: پژوهشی درباره اهل توقف در طالقان»
تالیف: حسین عسگری
* * * * *
یکشنبه 7 آذر 1389، ساعت 15
هشتگرد، بلوار آیت الله خامنه ای، کتابخانه عمومی الهادی
تلفن: 4235655- 0262
استاد پرویز کلانتری:
از طالقان کمک می گرفتم!
سمانه ترحمی یوسفی: امروز وقتی کتاب های درسی را ورق می زنیم دیگر آن تصویر قدیمی «روباه و زاغ» را نمی بینیم. دیگر عطر علف های سرسبز آبادی «میهن خویش را کنیم آباد» را هم حس نمی کنیم. حتی صبح ها هم دیگر قوقولی قوقوی «حسنک کجایی» از خواب بیدارمان نمی کند و آن قدر عجله داریم که حتی نمی توانیم لقمه ای از آن نان های داغی را که نانوای مهربان «دوستان ما» پخته بخوریم و حالا دیر هم به مدرسه می رسیم و دیگر از آن تصویرهای صمیمی خبری نیست. مرور این خاطرات بهانه ای شد که پای صحبتهای «پرویز کلانتری» تصویرگر کتاب های درسی آن سالها بنشینیم و شیرینی آن روزها را که لابه لای ورقهای کتاب های درسی مان جا مانده است، مرور کنیم. او خود، «پرویز کلانتری» را این گونه معرفی می کند:
«سال ها پیش کودکی با قطعه زغالی توی کوچه روی دیوارخانه شان نوشت اگر می خواهی مرا بشناسی سر این خط را بگیر و بیا. او خط را پیچاند و پیچاند روی دیوار کناری و بعد روی دیوار همسایه رفت تا انتهای کوچه و خط را ادامه داد تا کوچه های بعدی تا اینکه ناگهان دید در یک محله غریب گم شده است. شروع کرد به گریه و زاری چون گم شده بود. البته طبیعی بود دوباره سر آن خط را بگیرد و برگردد سر جای قبل، ولی از آن جایی که خط ها را در هم پیچانده بود دیگر نمی توانست این کار را انجام دهد.»
* * * * * *
گفت و گو با استاد علی میرسعید قاضی
در اتاق کوچکم در طالقان
بخش اول
پژمان کریمی: یکی از معدود بازماندگان نسل اول روابط عمومی در ایران است. از سال 51 که فارغ التحصیل شد تا به امروز، همواره اندیشه و عملش به موازات هم در مسیر تعالی حرفه روابط عمومی پیش رفته است و در این کار و با تالیف و ترجمه کتاب هایی متعدد، دغدغه اش نسبت به توسعه کیفی این حرفه را به اهالی خانواده بزرگ روابط عمومی ایران نشان داده است. هنوز هم با وجودی که به سبب یک عمل جراحی سخت، در خارج از تهران و زادگاه پدری اش طالقان زندگی می کند، روزی چند ساعت می خواند و می نویسد و به قول خودش نشستن در اتاق کوچکش را در حالی که چند کتاب روبه رویش قرار دارد و او مشغول تالیف و ترجمه است با هیچ چیز دیگر در زندگی عوض نمی کند. استاد علی میرسعیدقاضی استاد پیشگام در حوزه روابط عمومی در این گفت وگو از گذشته اش می گوید و اینکه چگونه به دنیای روابط عمومی راه پیدا کرد و بر آن شد تا کمبود ادبیات نظری این حوزه را با تالیف و ترجمه کتبی چند به بهترین نحو پر کند. او همچنین در این گفت وگو از دغدغه هایش می گوید؛ دغدغه هایی که از جنسی کاملاً متفاوت با حرفه اصلی اش هستند و به نگرانی های استاد برای آینده فضای زیست انسان ها برمی گردد...